" دانلود پایان نامه های آماده – ۹-۴-۲ انواع الگوهای ارتباطات خانواده – 8 " |
“
۸-۴-۲ الگوهای ارتباطی در خانواده
ارتباط روشن و مؤثر بین اعضای خانواده موجب رشد احساسات و ارزشها میشود و سنگ زیربنای خانواده سالم و موفق است. نوع نظام خانواده و الگوهای ارتباطی آن اثر مهمی بر اعضاء خانواده دارد. زیرا شخصیت، یادگیری، اعتمادبهنفس، قدرت انتخاب و تصمیمگیری منطقی افراد، همه به نوع اطلاعات و نحوه انتقال آن بین اعضای خانواده وابسته است (به نقل از خسروی،۱۳۸۹). از نظر نظریهپردازان تبادل پیام/ تعامل نگر، کل رفتار نوعی تبادل پیام است. درست همان طور که آدمی نمیتواند رفتار نکند، قادر هم نیست که تبادل پیام نداشته باشد. هر پیامی دارای یک جنبه محتوایی (گزارش) و یک جنبه ارتباطی (دستور) است. یعنی هر پیامرسانی چیزی بیش از انتقال اطلاعات است و رابطه بین پیامرسانان را نیز تعیین میکند. روابط تحت تأثیر پیامهای دستوری هستند. این پیامها برای تثبیت روابط و تعریف قواعد خانوادگی، الگوهای تنظیمکنندهای را به دست میدهند. در عمل این قواعد به حفظ تعادل خانواده میانجامند. شیوه پیامرسانی خانواده بیانگر احساس ارزش شخصی اعضای آن است. پیامرسانی بد کار یا ناکارآمد (غیرمستقیم، مبهم، ناقص، تصریح نشده، غیر دقیق، تحریفشده، نامناسب، ناهمخوان) شاخص نظام خانوادگی بدکار به شمار میآیند. هر کس وقتی تحت فشار روانی قرار دارد، در ارتباطی که با شخص دیگری برقرار میسازد به یکی از این پنج شیوه زیر پیام خود را منتقل میکند. این سبکها علاوه بر رفتار کلامی از طریق وضعیت بدنی و زبان بدن بیان میشوند.
۱-سنخ آرامکننده: اعمالی ضعیف، محتاط و متواضع دارد. موافق دیگران است، پوزش میخواهد و میکوشد باب میل دیگران باشد.
۲-سنخ سرزنشگر: بر دیگران سلطه گر میشود، دائماً از آن ها خرده میگیرد و به گونهای حقبهجانب دیگران را علامت میکند.
۳-سنخ بسیار عاقل یا ابر معقول: موضعی انعطافناپذیر اتخاذ میکند، فاصله خود را با دیگران حفظ میکند، آرام و خونسرد است و درعینحال که میکوشد از لحاظ عاطفی با دیگران قاطی نشود، به صورت عقلی به هر چیز نزدیک میشود.
۴-سنخ بیربط گو: حواس دیگران را پرت میکند و به نظر میرسد که قادر به برقراری ارتباط با اموری که در جریان هستند، نیست.
۵-سنخ پیامرسان: فقط سنخ پیامرسان همخوان است که در بافت مناسب به ارسال پیامهای واقعی، صادق و مسئولانه سر راست و مستقیم (و نه پیامهایی که بن بست دوسویه به وجود میآورند یا سردرگم) میپردازد (ستیر[۹۴]، به نقل از گلدنبرگ و گلدنبرگ، ترجمه حسین شاهی، نقشبندی،۱۳۸۶).
۹-۴-۲ انواع الگوهای ارتباطات خانواده
ترکیب دو بعد جهتگیری گفت و شنود و جهتگیری همنوایی، چهار طرحواره ارتباطات خانوادگی را شکل میدهد، که الگوهای ارتباطات خانواده خوانده میشوند (فیتزپاتریک و ریچی، ۱۹۹۴). هر الگو نوع خاصی از خانواده ها را توصیف میکند. این چهار نوع الگو یا چهار نوع خانواده از ترکیب وضعیتهای زیاد با کم بر روی پیوستارهای دو بعد جهتگیری گفت و شنود و جهتگیری همنوایی حاصل میشوند و عبارتاند از: خانواده توافق کننده، خانواده کثرتگرا، خانواده حمایت گر و خانواده بیقید. خانواده های توافق کننده، گفت و شنود و همنوایی بالایی دارند. در چنین خانواده هایی از یک سو علاقه به ارتباطات باز و کشف عقاید تازه و از سوی دیگر حفظ سلسلهمراتب موجود، اهمیت دارد. والدین ضمن علاقه وافر به فرزندان و اظهار نظراتشان، خودشان تصمیمگیرنده نهایی خانواده محسوب میشوند.
خانواده های کثرتگرا، گفت و شنود بالا و همنوایی کم دارند. موضوعات به صورت باز و سر گشاده مطرح می شوندو همه اعضای خانواده در گفتگوها شرکت دارند. والدین ضرورتی برای کنترل فرزندان با تصمیمگیریهای خانواده شرکت داشته باشند. خانواده های حمایت گر، گفت و شنود کم و همنوایی بالایی دارند. در این خانواده ها بر اطاعت از مرجعیت و صاحب اختیاری والدین تأکید میشود و به تفکر، تعقل و ارتباطات باز اهمیت چندانی داده نمیشود. والدین معتقدند آن ها باید برای خانواده و فرزندانشان تصمیم بگیرند و دلیلی نمیبینند در مورد تصمیمات خود توضیحی به فرزندانشان بدهند. خانواده های بیقید، گفت و شنود و همنوایی پایینی دارند. میزان تعاملات بین اعضای خانواده کم است و معمولاً تنها تعداد محدودی از موضوعات مورد بحث و تبادلنظر قرار میگیرد. والدین معتقدند تمام اعضای خانواده باید قادر به تصمیمگیری باشند، اما بر خلاف خانواده های کثرتگرا به تصمیمات فرزندان خود و برقراری ارتباط و محاوره با آن ها علاقهای نشان نمیدهند.
۱۰-۴-۲ نوجوانی
نوجوانی انتقال از مرحله آخر کودکی به مرحله بالندگی و کمال است؛ یا دورهای از جریان تدریجی زندگی را نوجوانی میگویند که با تحول عمیق در جسم و روان و قدرت تجسم و تخیل زیادی همراه است.
سازمان بهداشت جهانی، دوره نوجوانی را زا ۱۰ تا ۱۵ سالگی و دوره جوانی را از ۱۶ تا ۲۵ سالگی تخمین زده است. (اکبری،۱۳۸۷).
مراحل نوجوانی و مسائل مربوط به آن
۱-دوران اولیه نوجوانی (۱۳-۱۱)
-
- سازگاری با تغییرات دوران بلوغ
-
- آموختن کاربرد تواناییها شناختی تازه
-
- یافتن جایی در میان همسالان
- کنار آمدن با انتظارات مربوط به جنسیت
۲-اواسط دوران نوجوانی (۱۶-۱۴)
– کنار آمدن با مسائل مربوط به بلوغ جنسی
– گرفتن تصمیمات اخلاقی تازه
– ایجاد روابط تازه با همسالان
– تعادل بین خودمختاری و مسئولیتپذیری
۳-اواخر دوران نوجوانی (۱۹-۱۷)
-
- انسجام هویت
-
- تجربه صمیمیت
- ترک خانه (میکوچی[۹۵]؛ ترجمه یاسایی،۱۳۸۳).
۱-۱۰-۴-۲ نوجوانی و ارتباط با همسالان
دوره بلوغ همواره دوره تنهایی بوده است. بدون توجه به تعداد دوستانی که نوجوانان دارد، او همیشه در درون خود احساس خلأ میکند. ساختار شناخت نوظهور نوجوانان در سن بلوغ، آنان را به اندیشیدن به خود وامیدارد. این احساس تنهایی که به مراحل رشد مربوط میشود، نوجوانان را بر آن میدارد که با همسالان خود ارتباط برقرار کند. بنابرین دوستها در این دوره بر اساس یک نیاز اجتماعی شکل میگیرد. معمولاً نوجوان تازه بالغ به دوستان خود وفادار است تا جایی که هیچ انتقادی را درباره دوستانش نمیپذیرد. در غالب موارد گروههای همسالان و دوستان نوجوان به قدری در حیات او نقش دارند که والدین برای القای نظر خود از دوستان نوجوان یاری میجویند. یکی از دلایل دوستیها و رفاقتها و پناه بردن به گروه همسالان در این دور، مشابهت مشکلات آنان است. بنابرین بودن در کنار آنان و بیان راز دل به دوستان، سبب آرامش روحی و تقلیل کشمکشهای روانی میشود. عملکرد گروه همسالان را میتوان به صورت زیر بیان میکند:۱) جانشین شدن برای خانواده ۲) منبع احترام شخص ۳) منبع ثبات و استواری در زمانی که دوره تحول و انتقال است. ۴) صبری در مقابل فشار بزرگسالان
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 11:48:00 ب.ظ ]
|