برای مثال اگر معتقد به نظریه پولیون (پول گرا) باشید و بخواهید نرخ تورم را در سال آینده پیش‌بینی کنید، رشد عرضه پول را در سال قبل مورد توجه قرار می دهید و آنهایی که قیمت را تابع هزینه‌آموزش‌ها می‌دانند اطلاعات مربوط به دستمزدها، مواد اولیه و این قبیل را مورد توجه قرار داده و انتظارات خود را از نرخ تورم در سال آینده شکل می‎دهند.

 

خی از منتقدین این نظریه به عدم امکان جمع‌ آوری و تحلیل اطلاعات مختلف از سوی تک تک افراد از میان انبوه اطلاعات اشاره می‎کنند. در پاسخ گفته می شود که اولاً پیش‌بینی اقتصادی و تکنیک و روش های آن امروزه به صورت‎یک امر جهانی درآمده و حتی روزنامه‌آموزش‌ها و تحلیلگران مختلف نیز به تحلیل اوراق بهادار و سایر دارائیها میپردازند. ثانیاًً علی‌رغم اینکه هر‎یک از پیشبینیکنندگان دارای طرز تلقی و‎یک نحوه فکری مشخص هستند، ولی زمانی که همه انتظارات افراد با همدیگر جمع شده و ‌در مورد‎یک نوع دارایی مالی به قضاوت بنشیند، اشتباهات آن ها همدیگر را خنثی می کند و‎یک تصور کلی از آینده به وجود می‌آید که برآیند کلیه اطلاعات موجود است و این همان انتظارات عقلایی است (یعقوب نژاد و همکاران ۱۳۸۹).

 

از طرف دیگر نظریه انتظارات عقلایی بر این باور نیست که افراد مرتکب اشتباه نمیشوند، بلکه براین اعتقاد است که وقتی اطلاعات لازم برای تصحیح اشتباهات فراهم باشد مردم همان اشتباه را سال به سال تکرار نخواهند کرد. بر اساس این نظریه قیمتهای سهام تجلی اطلاعات حال و انتظارات مربوط به آینده است و عامل مهمی‎که موجب تغییر قیمت‌ها می‎شود، اطلاعات جدید است.

 

بطورکلی اطلاعاتی که بازار سهام را به حرکت در میآورد و تکان می‌دهد اطلاعات کاملاً جدید است نه از آن دسته اطلاعاتی که مردم انتظار آن را دارند.

 

از نظر این تئوری در صورتی که افراد و‎یا مؤسساتی به چنین اطلاعات داخلی و مهم دسترسی داشته باشند می‌توانند به سهولت برای سوددهی از آن بهره‌مند شوند. همچنین این نظریه نوسانات بازار سهام را به واکنش افراد نسبت می‌دهد و مهمترین موضوعی را که برای صاحبان سهام مطرح می‌داند سوددهی سهام است، آن هم سوددهی در آینده.

 

اگر این انتظارات منفی باشد قیمت سهام شروع به کاهش کرده و اگر انتظارات افراد نسبت به سوددهی مثبت باشد قیمت سهام رو به ترقی خواهد گذاشت. طرز برخورد و تلقی افراد و‎یا اطلاعات جدیدی که به بازار می‌رسد نوسانات قیمت‌ها را تشکیل داده و نوسانات قیمت سهام نیز نوسانات شاخص بازار را تشکیل می‎دهد.

 

بدین ترتیب که مثلاً اگر سرمایهگذاران تغییر در سود سهام را زودگذر بدانند‎یک نوع عکس‌العمل نسبت به آن نشان خواهند داد و اگر تغییر را دائمی‎بدانند برخورد دیگری خواهند کرد. بعبارت دیگر در حالت اول‎یک نوسان ایجاد می‎شود و در حالت دوم قیمت‌ها در سطح جدیدی قرار خواهند گرفت (اکبری ۱۳۹۰).

 

۲-۲-۷٫ تئوری سنتی قیمت سهام

 

‌بر اساس این تئوری عامل اصلی نوسانات، مربوط به تغییر عایدی (درآمد) شرکت می‌باشد. این تئوری در واقع بر این عقیده است که قیمت‎یک سهم تابعی از ارزش فعلی سود تقسیمی‎آتی می‎باشد.

 

در هر وضعیتی که‎یک تغییر در درآمد (عایدی)‎یک شرکت بخصوص،‎یک صنعت،‎یا کل اقتصاد کشور نشان داده می شود، معمولاً قیمت سهام زودتر از درآمد واقعی و سود تقسیمی‎واقعی تغییر می‌کند. این تئوری، سود تقسیمی‎را به ‌عنوان‎یک عامل مهم در قیمت می شناسد اما آن را عامل دومی‎می‌داند. بر طبق تئوری فوق، سود تقسیمی‎باید از عایدی هر سهم (EPS) تبعیت کند و از آنجایی که در محاسبه شاخص قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران ارزش جاری سهام منتظره را بر ارزش پایه سهم منتشره تقسیم می کند لذا مهمترین عامل تغییر شاخص، قیمت سهام می‌باشد و در تئوری فوق قیمت سهام تابع عایدی هر سهم می‌باشد لذا عایدی هر سهم عامل مهمی‎در تغییر شاخص بازار می‌باشد. این تئوری در تحقیق حاضر بدان جهت مورد اهمیت قرار گرفته که افزایش قیمت سهام بخشی از بازدهی کل را تشکیل می‎دهد (Fernandez 2002).

 

۲-۲-۸٫ تئوری اعتماد

 

بر اساس این تئوری عامل اصلی در تغییرات (نوسانات) قیمت سهام، افزایش‎یا کاهش اعتماد سرمایه‎گذاران و دلالان به آینده قیمت سهام، عایدی هر سهم و سود تقسیمی ‎می‎باشد.

 

‌بر اساس این تئوری جو روانی بازار در توجیه قیمت سهام نسبت به تجزیه و تحلیل‌های مبتنی بر آمار و ارقام از ارجحیت بیشتری برخوردار می‎باشد.

 

عوامل سیاسی و اقتصادی بر روی روند بازار تاثیر می‌گذارد، که این عوامل ممکن است برروی سهام‎یک شرکت‎یا‎یک دسته از سهام شرکت‌های مختلف،‎ یک صنعت‎ یا کل بازار تاثیرگذارند. اغلب اوقات در بازار هزاران سرمایه گذار و دلال هستند که هر‎یک از این ها سعی در پیش‌بینی روند قیمت‌ها دارند. این پیشبینیها قیمت سهام را در بازار تحت تاثیر قرار خواهند داد.

 

اگر‎یک اکثریتی عقیده بر این داشته باشند که وضعیت بازار‎یک وضعیت در حال رشد می‎باشد در این حالت باید خریدار سهام بود برای اینکه قیمت سهام افزایش خواهد‎یافت و اگر اعتقاد اکثریت بر این باشد که بازار در حال افول است ۲ در چنین حالتی باید فروشنده بود زیرا قیمت سهام کاهش می‌یابد. در هر حال نظر غالب بر بازار بر روی روند بازار تاثیر می‎گذارد (Harding 2002).

 

۲-۲-۹٫ تئوری بازار کارا

 

بازار کارا به بازاری اطلاق می‌گردد که در آن قیمتهای اوراق بهادار بسرعت نسبت به اطلاعات جدید تعدیل می‎گردند. بعبارت دیگر اطلاعات جهت تعیین قیمت مورد استفاده قرار گرفته و به سرمایه گذار اطمینان می‎دهند که اوراق بهادار مورد نظر به اندازه قیمت بازاری خود دارای ارزش است.‎یا بعبارتی دیگر در‎یک بازارکارا، اطلاعات مالی به سرعت در بازارهای مالی انتشار می‌یابد و فوراً بر قیمت اوراق بهادار تاثیر می‎کند.

 

‌بنابرین‏ در صورتی‎یک بازار، کارا محسوب می شود که قیمت اوراق بهادار، اطلاعات مربوطه را بسرعت منعکس نماید. ‌به این ترتیب، سرمایهگذاران بالقوه نمی‎توانند در بازار کارا از اطلاعاتی که در سطح گستردهای منتشر شده است، بهره‌مند شوند، زیرا قیمت‌ها فوراً ‌بر اساس اطلاعات مذبور تعدیل می‎گردد.

 

بازارها می‌توانند در ارتباط با برخی اطلاعات، کارآمد محسوب شوند در حالی که در قبال سایر اطلاعات کارآمد نباشند. مثلاً قیمتهای اوراق بهادار ممکن است اطلاعات بیشتر در سطح جامعه را به طور کلی منعکس کنند. اما اطلاعاتی که اشخاص بسیار نزدیک به شرکت (نظیر مدیران‎یا اعضای هیات مدیره) در اختیار دارند در قیمتهای مذبور انعکاس نیافته باشد.

 

‌بر اساس قوانین برخی از کشورهای صنعتی، استفاده از این قبیل اطلاعات به منظور داد و ستد در بورس غیر قانونی می‎باشد. بازارکارا باید نسبت به اطلاعات جدید حساس باشد. اگر اطلاعات تازهای در دسترس عموم قرار گیرد، قیمت سهام عادی شرکت باید متناسب با جهت اطلاعات داده شده تغییر نماید. اگر بازاری نسبت به اطلاعات جدید بیتفاوت باشد و عکس‌العمل لازم را نشان ندهد،‎یعنی تحلیلکنندهای در بازار برای ارزیابی و بررسی اثر اطلاعات جدید بر قیمت‌ها نباشد، طبعاً آن بازار، کارایی نخواهد داشت (Richardson & Sloan 2003).

 

۲-۲-۱۰٫ نظریه Wave

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...