کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



اختلالات تجزیه‏ای

 

طبق چهارمین ویراست بازنگری شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویژگی اساسی اختلالات تجزیه‏ای گسستگی در کارکردهای معمولاً منسجم هشیاری، حافظه یا درک محیط است. آشفتگی ممکن است ناگهانی یا تدریجی، گذرا یا مزمن باشد. اختلالات تجزیه‏ای DSM – IV- TR ( 2000) مشتملند بر اختلال هویت تجزیه‏ای، اختلال مسخ شخصیـت، فراموشی تجزیه‏ای، گریز تجزیه‏ای، و اختلال تجزیه‏ای که به گونه‏ای دیگر مشخص نشده است.

 

فراموشی تجزیه‏ای

طبق DSM – IV- TR( 2000)، ویژگی اساسی فراموشی تجزیه‏ای(dissociative amnesia) ناتوانی برای یاد آوری اطلاعات شخصی مهم، معمولاً با ماهیتی تروماتیک و استرس آمیز است که فراتر از آن است که با فراموشکاری عادی توجیه شود، اختلال منحصراً در جریان اختلال هویت تجزیه‏ای، گریز تجزیه‏ای، اختلال استرس از سانحه (PTSD)، اختلال استرس حاد، یا اختلال جسمانی کردن روی نمی‏دهد و ناشی از اثر فیزیولوژیکی مستقیم مواد یا اختلالات عصبی یا طبی عمومی نیست. این اختلال ممکن است مبتنی بر تغییرات نوروبیولوژیک مغز در نتیجه استرس تروماتیک باشد.

 

آمنزی پس از تروما

فراموشی پس از تروما ناشی از صدمه مغز، معمولاً در زمینه ضربه فیزیکی آشکار، یک دوره بیهوشی یا فراموشی و یا هر دو، و شواهد بالینی عینی صدمه مغز روی می‌دهد ( DSM-IV-TR، ۲۰۰۰: ۷۷۸).

 

اختلالات تشنجی

در اکثر موارد تشنج، شکل بالینی بطور قابل ملاحظه از فراموشی تجزیه‏ای، با توجه به رخدادهای تشنجی آشکار و پیامدهای آن متفاوت است. بیماران مبتلا به تشنجات شبه صرعی نیز ممکن است علائم تجزیه‏ای، نظیر فراموشی و سابقه قبلی ضربه روان‏شناختی داشته باشند (DSM-IV-TR، ۲۰۰۰: ۷۷۲).

 

فراموشی مربوط به مواد:

انواعی از مواد و مسمومیت ها در ایجاد فراموشی درگیر شناخته شده‏اند. (Kaplan & Sadock’s, 2007: 294).

 

فراموشی کلی گذرا:

ممکن است با فراموشی تجزیه‏ای اشتباه شود (Kaplan & Sadock’s, 2007: 294).

 

اختلالات تجزیه‏ای

بیماران مبتلا به اختلال هویت تجزیه‏ای ممکن است با اشکال حاد فراموشی و دوره‏های گریز مورد توجه قرار گیرند. معهذا، این بیماران با طیفی وسیع از علائم مشخص هستند که فقط بعضی از آن‏ها در بیماران مبتلا به فراموشی تجزیه‏ای دیده می‏شود (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۲۹۵).

 

همه‌گیری شناسی:

DSM-iv.TR (2000). فراموشی تجزیه‌ای تقریباً توسط ۶۹ درصد جمعیت کلی گزارش شده است. تفاوتی از نظر میزان بروز در زن و مرد مشاهده نمی‌شود. موارد معمولاً در اواخر نوجوانی و بزرگسالی گزارش می‌شود.

 

درمان

-شناخت‏درمانی: شناخت‏درمانی برای افراد مبتلا به اختلالات تروماتیک ممکن است مزایای خاصی داشته باشد. شناخت دگرگونی‏های شناختی خاص که از تروما ریشه می‏گیرند ممکن است مدخلی برای حافظه اتوبیوگرافیک باشد که بیمار نسبت به آن دچار فراموشی است. وقتی بیمار توانائی اصلاح دگرگونی شناختی را پیدا می‏کند، مخصوصاً در مورد معنی ترومای قبلی، فراخوانی مفصلتر رخدادهای تروماتیک ممکن است روی دهد (رضاعی، ۱۳۹۲: ۲۵۹).

 

-هپنوتیزم :

هیپنوتیزم را می‏توان به انواعی در درمان فراموشی تجزیه‏ای مورد استفاده قرار داد (Kaplan & Sadock’s, 2007: 295).

 

-درمان‏های سوماتیک:

هیچ درمان داروئی غیر از مصاحبه تسهیل شده با دارو، برای فراموشی تجزیه‏ای وجود ندارد (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۲۹۵).

 

-روان‌درمانی گروهی:

گروه درمانی در زمان محدود و درمان‏های طولانی‌تر گزارش شده است که در بازنشستگان جنگ مبتلا به PTSD و کسانی که در کودکی مورد سوء رفتار قرار گرفته ‏اند مفید است. در جلسات گروه، بیماران ممکن است خاطرات فراموش شده را به خاطر آورند. مداخله‏های حمایتی توسط اعضاء گروه، درمانگر گروه یا هر دو، ممکن است انسجام و تسلط بر مطالب تجزیه شده را تسهیل کند (Kaplan & Sadock’s, 2007: 295).

اختلال مسخ شخصیت

DSM – IV- TR ( 2000) ویژگی اساسی مسخ شخصیت[۱] را احساس مستمر یا تکرار شونده گسستگی یا احساس غرابت با خود مشخص کرده است. شخص ممکن است احساس تبدیل شدن به آدم ماشینی یا در حالت رویا به خود نگریستن یا تماشای خود در یک فیلم پیدا کند طبق DSM – IV- TR ( 2000) ممکن است احساس مشاهده‏گر برونی بودن فرآیندهای روانی خود، برای خود، یا بخشی از بدن وجود دارد. غالباً بیمار احساس فقدان کنترل بر اعمال خود داشته باشد.

 

همه‌گیری شناسی: تجربه‌گذاری مسخ شخصیت و مسخ واقعیت در افراد نرمال و جمعیت‌های بالینی فوق‌العاده شایع است. پس از افسردگی و اضطراب این حالات دومین علائم روانپزشکی شایع گزارش شده است. میزان شیوع در یک سال ۱۶ درصد جمعیت کلی گزارش شده است (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۲۹۶).

تصویر مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

 

درمان

گریز تجزیه ای معمولاً با یک رواندرمانی التقاطی متمایل به روانکاوی که متمرکز به کمک به بیمار برای بازیابی حافظه برای هویت و تجارب اخیر است درمان می‏شود. درمان با هیپنوتیزم و مصاحبه به کمک دارو غالباً روش‌های کمکی لازم برای بازیابی حافظه هستند بیمار ممکن است برای جراحانی که در دوره گریز دریافت کرده به توجه پزشکی، غذا و خواب نیاز داشته باشد (رضاعی، ۱۳۹۱: ۲۶۹).

 

[۱] - depersonalization

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-01] [ 03:23:00 ب.ظ ]




اختلالات هویت تجزیه‏ای

طبق DSM – IV- TR ( 2000) اختلال هویت تجزیه‏ای، که قبلاً اختلال شخصیت چندگانه نامیده می‏شد با وجود دو یا چند هویت یا حالت شخصیتی مجزا مشخص شده است که متناوباً کنترل رفتار شخص را به عهده می‏گیرند و همراه با ناتوانی برای یادآوری اطلاعات شخصی مهم است که وسعت آن فراتر از آن است که با فراموشکاری عادی توجیه شود. هویت‏ها یا حالات شخصیتی که گاهی عوض شده[۱]، حالات خود[۲]، هویت دیگر بخش‌ها (parts) و نام‏های دیگر نامیده می‏شوند. از این نظر از یک دیگر تفکیک می‏شوند. که هر یک از الگوی ثابت درکی، برقراری ارتباط، و تفکر در مورد محیط و خود برخوردار هستند.

همه‏گیری شناسی

داده‏های همه‏گیری شناختی سیستمیک معدودی برای اختلال هویت تجزیه‏ای وجود دارد. مطالعات بالینی نسبت شیوع را در موارد تشخیص داده شده در زن ها نسبت به مردها ۵ به ۱ تا ۹ به ۱ گزارش کرده‏اند. (Kaplan & Sadock’s, 2007: 301)

 

درمان

پورافکاری ( ۱۳۹۱) برای درمان اختلالات هویت تجزیه‏ای موارد زیر را بیان می‏کند:

- رواندرمانی: رواندرمانی موفق برای بیمار مبتلا به اختلال هویت تجزیه‏ای مستلزم این است که پزشک با طیفی از مداخلات رواندرمان‏بخش احساس راحتی کرده و مایل به کار فعالانه برای ایجاد ساختار برای درمان باشد. این روش‌ها مشتملند بر رواندرمانی تحلیل‏گرا، شناخت‏درمانی، رفتاردرمانی، درمان با هیپنوتیزم، و آشنائی با مداوای روانی و داروئی بیمار دچار تروما.

- شناخت‏درمانی

- مداخله‏های دارویی

- هیپنوتیزم

- درمان با الکتروشوک

 

درمان‏های فرعی

-گروه‏درمانی: در گروه درمانی شامل بیماران روان‏پزشکی عمومی، ظاهر شدن شخصیت‏های دیگر ممکن است با ایجاد مسحور شدن مفرط یا ترساندن سایر بیماران برای فرایند گروه گسلنده باشد. گروه‏های درمانی مرکب از بیماران مبتلا به اختلال هویت تجزیه‏ای طبق گزارش‏ها موفقتر است.

 

- خانواده‏درمانی: خانواده درمانی و زوج درمانی غالباً برای ایجاد ثبات بلند مدت و پرداختن به فرآیندهای روان‏شناختی خانوادگی و همسری که در بیماران مبتلا به اختلال هویت تجزیه‏ای و اعضاء خانواده آن‏ها شایع است حائز اهمیت است. آموزش اعضاء خانواده و افراد درگیر دیگر در مورد اختلال هویت تجزیه‏ای و درمان آن ممکن است به اعضاء خانواده کمک کند و بطور موثرتری با اختلال هویت تجزیه‏ای و علائم PTSD در افراد مورد علاقه خود مدارا کنند. (Kaplan & Sadock’s, 2007: 268).

 

- درمان‏های بیانگر و کاردرمانی

درمان‏های بیانگر و کاردرمانی، مثل هنردرمانی و درمان با حرکات، مخصوصاً در درمان بیماران مبتلا به اختلال هویت تجزیه‏ای کمک کننده هستند. هنر‏درمانی ممکن است در محدودسازی و ایجاد ساختار اختلال هویت تجزیه‏ای و علائم PTSD، و نیز مجال دادن به این بیماران برای بیان راحتتر افکار، احساسات و تصاویر ذهنی و تعارض‏هائی که در بیان آن دچار مشکل هستند کمک کننده باشد. درمان با حرکات ممکن است در طبیعی ساختن حس بدن و تصویر تن برای بیماران تروما دیده شدید موثر باشد. کاردرمانی ممکن است با فعالیت های متمرکز و ساخت یافته که امکان تکمیل آن ها وجود دارد وزمینه سازی برای مدیریت علائم کمک نماید (رضاعی، ۱۳۹۱: ۲۶۹).

 

 

[۱] - alters

[۲] - delf – states

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ب.ظ ]




اختلالات خوردن

 

بی‏اشتهایی روانی

بی‏اشتهائی روانی[۱] از واژه یونانی بی‏اشتهائی و یک واژه لاتین مطرح کننده ریشه عصبی تشکیل یافته است. بی‏اشتهائی روانی سندرمی است مشتمل با سه ملاک اساسی. اول گرسنگی کشیدن عمدی به حد قابل ملاحظه است؛ دومی انگیزه پایان‏ناپذیر برای لاغری یا ترس بیمارگونه از چاقی است؛ و سومی علائم و نشانه های طبی ناشی از گرسنگی کشیدن است. بی‏اشتهایی روانی غالباً با آشفتگی‏های تصویر تن، درک اینکه شخص علی‏رغم لاغری آشکارا اندامی حجیم دارد، همراه است ( DSM-IV-TR، ۲۰۰۰: ۸۶۰).

همه‏گیری شناسی: انواع اختلالات خوردن در ۴ درصد نوجوانان و جوانان محصل گزارش شده است. بی‏اشتهائی عصبی در چندین دهه گذشته، بیشتر از دوره‏های قبلی و در دختران پیش از مرحله بلوغ و پسرها گزارش شده است. اواسط نوجوانی بی‏اشتهائی عصبی بیش از سایر دوره‏ها گزارش می‏شود اما ۵ درصد بیماران بی‏اشتها در اوائل دهه سوم عمر به آن مبتلا می‏گردند. طبق DSM – IV-TR سن معمول شروع بین ۱۴ تا ۱۸ سالگی است. حدس زده می‏شود که بی‏اشتهایی عصبی در ۵/۰ تا ۱ درصد دختران نوجوان روی می‏دهد. شیوع آن ۱۰ تا ۲۰ برابر در دخترها بیشتر از پسرها است (Kaplan & Sadock’s, 2007: 421).

 

درمان: با توجه به نقش عوامل پیچیده طبی و روانشناختی در بی‏اشتهائی روانی، یک طرح درمانی جامع، شامل بستری کردن در بیمارستان در صورت نیاز و رواندرمانی فردی و خانوادگی توصیه میشود. روش‌های رفتاری، بین فردی و شناختی و در بعضی موارد دارو باید در مدّ نظر قرار گیرند (رضاعی، ۱۳۹۱: ۳۴۰).

 

- بستری کردن در بیمارستان

کاپلان و سادوک (۲۰۰۷) هدف اولیه درمان در بی‏اشتهائی روانی را بازگرداندن وضعیت تغذیه‏ای بیمار به حالت طبیعی عنوان می‏کنند، چون عوارض تحلیل‏رفتگی، کم‏آبی بدن و عدم تعادل الکترولیتی ممکن است به اختلال جدی در تندرستی، و در مواردی، مرگ منجر شود.

 

- روان‏درمانی

- درمان شناختی ـ رفتاری

اصول درمان شناختی رفتاری را هم در زمینه های بستری و هم سرپائی می‏توان مورد استفاده قرار داد. رفتاردرمانی برای بالا بردن وزن موثر شناخته شده است (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۳۹۶).

 

 

 

- روان‏درمانی پویشی

- رواندرمانی بیانی ـ حمایتی پویشی گاهی برای درمان بیماران مبتلا به بی‏اشتهائی روانی مورد استفاده قرار می‏گیرد (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۳۹۶).

 

- خانواده‏درمانی

رضاعی (۱۳۹۱) تحلیل خانوداگی را در مورد تمام بیماران مبتلا به بی‏اشتهائی روانی که با خانواده زندگی می‏کنند، به عنوان اساس قضاوت بالینی برای انتخاب نوع خانواده‏درمانی یا مشاوره می‏داند. در بعضی موارد خانواده‏درمانی امکان‏پذیر نیست؛ معهذا، در چنین مواردی ضمن رواندرمانی فردی می‏توان به مسائل روابط خانوادگی پرداخت. گاهی جلسات مشاوره کوتاه مدت با اعضاء بلافصل خانواده کل خانواده‏درمانی است که مورد نیاز است.

-دارو‏درمانی

 

پراشتهائی روانی و اختلال خوردنNOS

پراشتهائی روانی (bulimia nervosa) از بسیاری لحاظ، نشان دهنده اقدام شکست خورده در بی‏اشتهائی روانی است، و در هدف لاغر شدن با آن مشترک است، اما در فردی روی می‏دهد که کمتر قادر است گرسنگی کشیدن را درحد بیماران کلاسیک بی‏اشتهائی روانی تحمل کند. دوره های پرخوری در این بیماران ایجاد هراس می‏کند چون احساس می‏کنند که کنترل خود را در خوردن از دست داده ‏اند. پرخوری‏های ناخواسته به اقدام‏های بعدی برای اجتناب از افزایش وزن ترساننده به انواعی از رفتارهای جبرانی، مثل پاکسازی روده یا ورزش مفرط منجر می‏گردد ( DSM-IV-TR، ۲۰۰۰: ۸۷۰).

 

همه‏گیری شناسی

پر اشتهائی روانی شایع‏تر از بی‏اشتهائی روانی است. تخمین‏های شیوع پر اشتهائی روانی بین ۱ تا ۳ درصد در زن‏های جوان است. مثل بی‏اشتهائی روانی، پر اشتهائی روانی، در زن‏های بسیار شایع‏تر از مردها است. امّا شروع آن در دوره نوجوانی دیرتر از شروع بی‏اشتهائی روانی یا در اوان جوانی است.

مطابق DSM – IV- TR (2000) میزان وقوع اختلال در مردها ده بار کمتر از زن‏هاست. شروع اختلال در جوانی هم روی می‏دهد. ( پورافکاری، ۱۳۹۱: ۳۹۸)

 

درمان

اکثر بیمارانی که به پراشتهایی بدون عارضه مبتلا هستند نیاز به بستری شدن ندارند. بطور کلی مبتلایان به پراشتهائی روانی مثل مبتلایان به بی اشتهائی روانی در مورد عائم خود رازپوش نیستند؛ لذا درمان سرپائی غالباً چندان دشوار نیست (Kaplan & Sadock’s, 2007: 346).

 

 

[۱] - anorexia nervosa

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب

عنوان                                                شماره صفحه

چکیده ۱

فصل اول: کلیات تحقیق

۱-۱- مقدمه ۳

۱-۲- بیان مسئله ۴

۱-۳- ضرورت و اهمیت پژوهش ۷

۱-۴- اهداف تحقیق ۱۰

۱-۴-۱ هدف کلی ۱۰

۱-۴-۲ اهداف جزیی ۱۰

۱-۵- فرضیه‏های تحقیق ۱۱

فصل دوم: مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق

۲-۱- مقدمه ۱۳

۲-۱-۱ تعاریف ۱۴

۲-۲- مبانی نظری ۱۶

۲-۲-۱ ماکس وبر ۱۶

۲-۲-۲ آنتونی گیدنز ۱۷

۲-۲-۳ پیر بوردیو ۲۱

۲-۲-۳-۱ مفهوم منش ۲۲

۲-۲-۳-۲ مفهوم میدان ۲۶

۲-۲-۳-۳ مفهوم عمل ۳۰

۲-۲-۳-۴ مفهوم نماد ۳۱

۲-۲-۳-۵ مفهوم طبقه ۳۱

۲-۲-۳-۶ مفهوم مصرف ۳۵

۲-۲-۴ کاکرام ۳۹

۲-۲-۵ آدلر ۴۰

۲-۲-۵-۱ مفاهیم اساسی نظریه آدلر ۴۱

۲-۲-۵-۲ انواع سبک زندگی از دیدگاه آدلر ۴۲

۲-۲-۶ تورستین وبلن ۴۴

۲-۳- شاخص های جوانی و سبک زندگی ۴۶

۲-۳-۱ امتداد یافتن دوره جوانی ۴۷

۲-۳-۲ فردی شدن ۴۷

۲-۳-۳ عدم اطمینان و خطر ۴۸

۲-۳-۴ ریسک پذیری ۴۸

۲-۳-۵ نگرش متفاوت جوانان به کار و فراغت ۴۹

۲-۳-۶ برقراری ارتباط به شیوه متفاوت ۵۰

۲-۳-۷ مصرف گرایی و مصلحت طلبی ۵۰

۲-۴- اینترنت ۵۱

۲-۴-۱ استفاده جوانان از اینترنت در ایران ۵۳

۲-۴-۲ ویژگی های اینترنت ۵۵

۲-۴-۳ انواع کاربردهای رسانه های مجازی ۵۵

۲-۴-۴ آمار استفاده از اینترنت در جهان ۵۷

۲-۴-۵ تأثیرات مثبت اینترنت بر سبک زندگی ۵۸

۲-۴-۵-۱ کوچک شدن جهان و رشد فرهنگی ۵۸

۲-۴-۵-۲ خدمات آموزشی و پژوهشی ۵۹

۲-۴-۵-۳ ارائه خدمات به «شهروند الکترونیک» ۵۹

۲-۴-۵-۴ توسعه اقتصادی و تجارت الکترونیک. ۶۰

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۴-۵-۵ ایجاد خلاقیت و اخلاق کاری سازنده ۶۰

۲-۴-۵-۶ تعامل و همزیستی جهانی؛ شکل‌گیری هویت پویا ۶۱

۲-۴-۵-۷ کثرت‌گرایی فرهنگی ۶۲

۲-۴-۵-۸ جهانی شدن و حقوق شهروندی ۶۲

۲-۴-۶ تأثیرات منفی اینترنت بر سبک زندگی ۶۳

۲-۴-۶-۱ بعد اجتماعی ۶۳

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۴-۶-۲ تبدیل اینترنت به ارزش ۶۳

۲-۴-۶-۳ قبض و بسط باورها ۶۴

۲-۴-۶-۴ اثرات روانی ۶۴

۲-۴-۷ تأثیرات مثبت و منفی فیس بوک بر سبک زندگی ۶۵

۲-۴-۷-۱ انتشار سریع و آزادانه اخبار و اطلاعات، افزایش قدرت تحلیل و تقویت روحیه انتقادی ۶۵

۲-۴-۷-۲ امکان عبور از مرزهای جغرافیایی و آشنایی با افراد، جوامع و فرهنگ های مختلف ۶۵

۲-۴-۷-۳ شکل گیری و تقویت خرد جمعی ۶۵

۲-۴-۷-۴ ارتباط مجازی مستمر با دوستان و آشنایان ۶۶

۲-۴-۷-۵ تبلیغ و توسعه ارزش های انسانی و اخلاقی در عرصه جهانی ۶۶

۲-۴-۷-۶ افزایش سرعت در فرایند آموزش و ایجاد ارتباط شبانه روزی بین استاد و شاگرد ۶۶

۲-۴-۷-۷ فیس بوک و اختلالات روانشناختی ۶۶

۲-۴-۷-۸ فیس بوک و اعتیاد ۶۷

۲-۵- پیشینه پژوهش ۶۷

۲-۵-۱ تحقیقات داخلی ۶۷

۲-۵-۲ تحقیقات خارجی ۷۵

۲-۶- چارچوب نظری تحقیق حاضر ۷۹

۲-۶-۱ گرایش و رفتارهای زیست محیطی ۸۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ب.ظ ]




 

۲-۱- مقدمه

در ادبیات جامعه ­شناسی، از مفهوم «سبک زندگی» دو برداشت و دو گونه مفهوم­سازی متفاوت به عمل آمده است. در فرمول­بندی نخست- که سابقه­ی آن به دهه­ ۱۹۲۰ باز­می­گردد- سبک زندگی، معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و غالباً به عنوان شاخصی برای تعیین طبقه­ی اجتماعی به کار رفته است. در         فرمول­بندی دوم، سبک زندگی نه راهی برای تعیین طبقه اجتماعی، بلکه شکل اجتماعی نوینی دانسته       می­ شود که تنها در متن تغییرات فرهنگی مدرنیته و رشد فرهنگ مصرف­گرایی معنا می­یابد؛. در این معنا سبک زندگی راهی است برای تعریف ارزش­ها و نگرش­ها و رفتارهای افراد که اهمیت آن برای تحلیل­های اجتماعی روز به روز افزایش می­یابد. اهمیت و رواج فزاینده­ی سبک زندگی در علوم اجتماعی، ظاهراً ناشی از این واقعیت است که سنخ­شناسی­های موجود نمی­توانند تنوع و گوناگونی دنیای اجتماعی را توضیح دهند (گیدنز[۱] ۱۹۹۴، ۱۴۱).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مفهوم «طبقه» که برای مدتی طولانی اصل طلایی تبیین بود، به تدریج سودمندی و کارآیی خود را از دست داده به گونه­ای که یافتن روابط قطعی و مطمئن میان تحصیلات، مشاغل، درآمد و نگرش­های افراد روز به روز دشوارتر می­ شود. برخی از نخبگان قدرت، فاقد مالکیت و یقه­آبی­ها مرفه­تر از یقه سفیدان هستند. دیگر نمی­توان خطوط تحرک اجتماعی و مقصد نهایی طبقاتی افراد را از خاستگاه طبقاتی آن­ها پیش ­بینی کرد. منزلت شغلی، گاهی اختلاف زیادی با تحصیلات، درآمد و قدرت نشان می­دهد.

در یک کلام، دیگر نمی­توان به کمک مفهوم طبقه، تصویری از جهان ترسیم کرد. در چنین وضعیتی، مفهوم سبک زندگی انعطاف­پذیر­تر است زیرا بر خلاف مفهوم طبقه، محتوا و منطق یا منشأ سبک­های زندگی را از پیش تعیین نمی­کند. سبک زندگی فقط حاکی از این است که برخی از پیشینه­ها، فعالیت­ها، درآمدها و نگرش­ها با یکدیگر سازگارند و تحلیل­گر اجتماعی می ­تواند طرحی از آن­ها ترسیم کند. با توجه به این چرخش در جامعه ­شناسی امروز می­توان نتیجه گرفت که مفهوم سبک زندگی بدیل یا جایگزینی برای مفهوم طبقه شده است. بررسی ماهیت و کارکرد منطقی این دو مفهوم می ­تواند مسایل و مضامین مندرج در این چرخش و جایگزینی را روشن­تر سازد(اباذری و چاوشیان ۱۳۸۱، ۱۷).

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

در دهه­ اخیر بدون سبک زندگی، یعنی بدون چهارچوب­های مشخصی که شباهت­ها و تفاوت­ها را آشکار می­سازد، افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و پایدار میان خود نخواهد داشت. نمایش مدرن اشیاء، نمایش سلسله اشیایی است که یکدیگر را تکمیل می­ کنند و حق انتخاب را نشان می­ دهند و جامعه­ای مملو از نمایش و جلوه، که در آن مصرف ­کننده احساس می­ کند که هر چه می­خواهد را می­یابد به وجود آمده است. کلیدی­ترین ویژگی این جامعه را باید در اجتناب­پذیری افزایش درجه انتخاب در ساخت و عرضه کالا به حساب آورد. تمرکز بر مصرف ­کننده به عنوان یک موجود اجتماعی است که با مصرف کالا در فرایند تعامل اجتماعی قرار می­گیرد. در چنین مسیری، جامعه طبقاتی به جامعه­ توده­ای تبدیل می­ شود؛ جامعه­ای که در آن خود، به خود کالایی[۲] تبدیل شده، فرد با کالاها همنوا و منطبق می­ شود. نظریه­ های اجتماعی در رویکردهای اخیر، بیشتر به روش­هایی توجه دارد که از رهگذر آن­ها زبان مخصوص صور و سبک­های منزلت به تصویب می­رسد، زیرا در حال حاضر به تبعیت از ماکس وبر، تمایزی سنتی بین طبقه و منزلت وجود دارد که بیانگر توجه به تفاوت­های اجتماعی ناشی از روش­های مصرف به جای روش­های تولید است(کرایب[۳] ۱۳۸۲، ۲۲۶).

 

۲-۱-۱ تعاریف

سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی چندان کاربردی ندارد چون ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکان­های موجود است، سخن گفتن از کثرت انتخاب نباید به این پندار بینجامد که در همه­ی انتخاب­ها به روی همه افراد باز است. یا آن که همه مردم تصمیم­های مربوط به انتخاب­های خویش را با آگاهی کامل از کلیه امکانات موجود بر می­گزینند. چه در عرصه کار چه در عرصه مصرف، برای همه­ی گروه­هایی که از قید فعالیت­های سنتی آزاد شده ­اند، انتخاب­های گوناگونی در زمینه سبک زندگی وجود دارد.

از نظر بوردیو[۴] سبک زندگی شامل اعمال طبقه‌بندی‌شده و طبقه‌بندی‌کننده‌ی فرد در عرصه‌هایی چون تقسیم ساعات شبانه‌روز، نوع تفریحات و ورزش، شیوه‌های معاشرت، اثاثیه و خانه، آداب سخن‌ گفتن و راه‌ رفتن است. در واقع عینیت‌یافته و تجسم‌یافته‌ی ترجیحات افراد است. سبک‌های زندگی، شیوه‌های مصرف عاملان اجتماعی‌ای است که دارای رتبه‌بندی‌های مختلفی از جهت شأن و مشروعیت اجتماعی‌اند. این شیوه‌های مصرفی بازتاب نظام اجتماعی سلسله‌مراتبی است؛ اما چنان‌ که بوردیو در کتاب تمایز  بر حسب منطق دیالکتیکی نشان می‌دهد، مصرف صرفاً راهی برای نشان دادن تمایزات نیست، بلکه خود راهی برای ایجاد تمایزات نیز هست (باکاک[۵] ۱۳۸۱، ۹۶).

از آنجائیکه هر کنشگری برای پاسخ به نیازها و بیان خود، به کمک امکانات، راه و روش های موجود، از اشیا» به شیوه خاصی استفاده می کند، انواع، طرز رفتار، ترجیحات و جهت گیری های خاصی را در زندگی دارد، بنابراین سبک او با شخصیتش ارتباط می یابد. در تعریف مفهومی سبک زندگی، گیدنز معتقد است: «سبک زندگی را می توان مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار         می گیرد. این عملکردها نه فقط نیازهای جاری او را برآورده می سازد بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خویش بر می گزیند، در برابر دیگران مجسم می سازد. سبک زندگی مجموعه ای نسبتا منسجم از همه رفتارها و فعالیت های یک فرد معین در جریان زندگی روزمره است. در تعریف سبک زندگی بر مبنای «الگوی مصرف»، اعم از اشیا و رفتار، شاخص شیوه های متفاوت زندگی افراد و گروه ها مورد نظر است(گیدنز ۱۳۷۸، ۱۲۰).

زیمل[۶] متمایز ساختن خود از دیگران – به واسطه مد –  را محرک مصرف می داند وی کارکرد دو گانه ای برای مد قایل است در یک وجه، اعلام تمایل فرد برای متمایز شدن از دیگران و بیان هویت فردی و خواست فردیت است، اما وجه دیگر آن که جنبه طبقاتی دارد، سبب همبستگی گروهی و تقویت انسجام اجتماعی طبقاتی است.

وبلن در تعریف سبک زندگی و مصرف، انگیزش های اجتماعی برای رفتار رقابت آمیز و چشم و هم‌چشمی را پایه و اساس تبیین پدیده مصرف مدرن قرار می دهد و با طرح مفهوم طبقه تن آسا، مفهوم تمایز طبقاتی که در مصرف تجلی پیدا کرده است را مطرح می کند و قدرت مالی و ثروت را مبنای افتخار، منزلت و جایگاه اجتماعی می داند. البته وی نقش ذخیره کردن ثروت در کسب افتخار را ضعیف تر از نمایش دادن آن می داند و معتقد است که برای به دست آوردن و حفظ اعتبار، فقط داشتن ثروت یا قدرت کافی نیست بلکه ثروت وقدرت باید نشان داده شود، زیرا اعتبار فقط با آشکار کردن آن‌ ها به دست می آید. به نظر او افراد ثروتمند در جوامع کوچک از طریق فراغت خود نمایانه و در جوامع بزرگ و شهری از طریق مصرف خود نمایانه و نمایشی، ثروت خود را به نمایش می گذارند. وی به اصل و قانون ضایع کردن تظاهری در جریان مصرف نمایشی اشاره می کند که منظور مسابقه و رقابت برسر هر چه بیشتر پول خرج کردن است. وی پدیده مد را مختص به طبقه بالایی می داند که می خواهند نشان دهند که برای کسب درآمد مجبور به کار کردن نیستند. او یکی از بهترین زمینه های مصرف نمایشی و ضایع کردن تظاهری را مصرف لباس        می داند (مجدی و همکاران ۱۳۸۹، ۱۳۴).

به طور کلی سبک زندگی را می­توان اینگونه تعریف کرد:

سبک زندگی بخشی از زندگی است که عملاً تحقق می­یابد و دربردارنده طیف کامل فعالیت­هایی است که افراد در زندگی روزمره انجام می­ دهند. بنابراین طیف فعالیت­های مختلف افراد در هر عرصه از زندگی         می ­تواند سازنده سبک زندگی آن­ها در آن عرصه باشد(رضوی­زاده ۱۳۸۶، ۱۶۷).

با توجه به تعاریفی که آمد نشان می دهد که این تعاریف :

  • انتخابی است؛
  • گزینش مبتنی بر سلیقه و علایق است؛
  • خاص به منابع و امکانات در دسترس است و به موقعیت اجتماعی فرد مشروط است.
  • از رهگذر انتخاب سبک زندگی می توان وجوه تشابه و تفاوت افراد را تعیین نمود، به عبارت دیگر سبک زندگی متمایز کننده افراد و گروه هاست.

 

[۱] Giddens

[۲] Commodity Self

[۳] Craib

[۴] Bourdieu

[۵] Bocock

[۶] Simmel

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ب.ظ ]