اختلالات خوردن

 

بی‏اشتهایی روانی

بی‏اشتهائی روانی[۱] از واژه یونانی بی‏اشتهائی و یک واژه لاتین مطرح کننده ریشه عصبی تشکیل یافته است. بی‏اشتهائی روانی سندرمی است مشتمل با سه ملاک اساسی. اول گرسنگی کشیدن عمدی به حد قابل ملاحظه است؛ دومی انگیزه پایان‏ناپذیر برای لاغری یا ترس بیمارگونه از چاقی است؛ و سومی علائم و نشانه های طبی ناشی از گرسنگی کشیدن است. بی‏اشتهایی روانی غالباً با آشفتگی‏های تصویر تن، درک اینکه شخص علی‏رغم لاغری آشکارا اندامی حجیم دارد، همراه است ( DSM-IV-TR، ۲۰۰۰: ۸۶۰).

همه‏گیری شناسی: انواع اختلالات خوردن در ۴ درصد نوجوانان و جوانان محصل گزارش شده است. بی‏اشتهائی عصبی در چندین دهه گذشته، بیشتر از دوره‏های قبلی و در دختران پیش از مرحله بلوغ و پسرها گزارش شده است. اواسط نوجوانی بی‏اشتهائی عصبی بیش از سایر دوره‏ها گزارش می‏شود اما ۵ درصد بیماران بی‏اشتها در اوائل دهه سوم عمر به آن مبتلا می‏گردند. طبق DSM – IV-TR سن معمول شروع بین ۱۴ تا ۱۸ سالگی است. حدس زده می‏شود که بی‏اشتهایی عصبی در ۵/۰ تا ۱ درصد دختران نوجوان روی می‏دهد. شیوع آن ۱۰ تا ۲۰ برابر در دخترها بیشتر از پسرها است (Kaplan & Sadock’s, 2007: 421).

 

درمان: با توجه به نقش عوامل پیچیده طبی و روانشناختی در بی‏اشتهائی روانی، یک طرح درمانی جامع، شامل بستری کردن در بیمارستان در صورت نیاز و رواندرمانی فردی و خانوادگی توصیه میشود. روش‌های رفتاری، بین فردی و شناختی و در بعضی موارد دارو باید در مدّ نظر قرار گیرند (رضاعی، ۱۳۹۱: ۳۴۰).

 

- بستری کردن در بیمارستان

کاپلان و سادوک (۲۰۰۷) هدف اولیه درمان در بی‏اشتهائی روانی را بازگرداندن وضعیت تغذیه‏ای بیمار به حالت طبیعی عنوان می‏کنند، چون عوارض تحلیل‏رفتگی، کم‏آبی بدن و عدم تعادل الکترولیتی ممکن است به اختلال جدی در تندرستی، و در مواردی، مرگ منجر شود.

 

- روان‏درمانی

- درمان شناختی ـ رفتاری

اصول درمان شناختی رفتاری را هم در زمینه های بستری و هم سرپائی می‏توان مورد استفاده قرار داد. رفتاردرمانی برای بالا بردن وزن موثر شناخته شده است (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۳۹۶).

 

 

 

- روان‏درمانی پویشی

- رواندرمانی بیانی ـ حمایتی پویشی گاهی برای درمان بیماران مبتلا به بی‏اشتهائی روانی مورد استفاده قرار می‏گیرد (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۳۹۶).

 

- خانواده‏درمانی

رضاعی (۱۳۹۱) تحلیل خانوداگی را در مورد تمام بیماران مبتلا به بی‏اشتهائی روانی که با خانواده زندگی می‏کنند، به عنوان اساس قضاوت بالینی برای انتخاب نوع خانواده‏درمانی یا مشاوره می‏داند. در بعضی موارد خانواده‏درمانی امکان‏پذیر نیست؛ معهذا، در چنین مواردی ضمن رواندرمانی فردی می‏توان به مسائل روابط خانوادگی پرداخت. گاهی جلسات مشاوره کوتاه مدت با اعضاء بلافصل خانواده کل خانواده‏درمانی است که مورد نیاز است.

-دارو‏درمانی

 

پراشتهائی روانی و اختلال خوردنNOS

پراشتهائی روانی (bulimia nervosa) از بسیاری لحاظ، نشان دهنده اقدام شکست خورده در بی‏اشتهائی روانی است، و در هدف لاغر شدن با آن مشترک است، اما در فردی روی می‏دهد که کمتر قادر است گرسنگی کشیدن را درحد بیماران کلاسیک بی‏اشتهائی روانی تحمل کند. دوره های پرخوری در این بیماران ایجاد هراس می‏کند چون احساس می‏کنند که کنترل خود را در خوردن از دست داده ‏اند. پرخوری‏های ناخواسته به اقدام‏های بعدی برای اجتناب از افزایش وزن ترساننده به انواعی از رفتارهای جبرانی، مثل پاکسازی روده یا ورزش مفرط منجر می‏گردد ( DSM-IV-TR، ۲۰۰۰: ۸۷۰).

 

همه‏گیری شناسی

پر اشتهائی روانی شایع‏تر از بی‏اشتهائی روانی است. تخمین‏های شیوع پر اشتهائی روانی بین ۱ تا ۳ درصد در زن‏های جوان است. مثل بی‏اشتهائی روانی، پر اشتهائی روانی، در زن‏های بسیار شایع‏تر از مردها است. امّا شروع آن در دوره نوجوانی دیرتر از شروع بی‏اشتهائی روانی یا در اوان جوانی است.

مطابق DSM – IV- TR (2000) میزان وقوع اختلال در مردها ده بار کمتر از زن‏هاست. شروع اختلال در جوانی هم روی می‏دهد. ( پورافکاری، ۱۳۹۱: ۳۹۸)

 

درمان

اکثر بیمارانی که به پراشتهایی بدون عارضه مبتلا هستند نیاز به بستری شدن ندارند. بطور کلی مبتلایان به پراشتهائی روانی مثل مبتلایان به بی اشتهائی روانی در مورد عائم خود رازپوش نیستند؛ لذا درمان سرپائی غالباً چندان دشوار نیست (Kaplan & Sadock’s, 2007: 346).

 

 

[۱] - anorexia nervosa

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...