كارایی یا عملكرد خانوادگی دارای دو بعد درون خانگی [3] و برون خانگی [4] است . لذا هم تابع شرایط اجتماعی – فرهنگی – اقتصادی جامعه می باشد و هم تابع آرایش اعضاء و ساخت خانواده است . خانواده ای را كه بطرز شایسته ای از عهده تغییر و تحولات درونی و بیرونی برآید ، خانواده « كارساز » یا كارآمد می نامد . وی معتقد است كه « ملاك كارآیی در خانواده این نیست كه در آن فشار روانی ، تعارض و مشكل وجود نداشته باشد بلكه این است كه خانواده تا چه اندازه در تحقق وظایف و كار كردهایش توانا می باشد كه به نوبه خود به ساخت و توانایی سازگاری خانواده بستگی دارد » ( ستیر ، ترجمه بیرشک ،1376) .

خانواده سالم و كارآمد ، سیستمی باز است كه اعضای آن در عین حالی كه از روابط عاطفی گرمی با هم برخوردارند ، هویت فردی خود را حفظ می كنند . در این گونه خانواده ، عشق به صورت نامشروط می باشد و اعضاء پذیرای یكدیگر هستند . آستانه تحمل خانواده در برابر كشمكش و استرس بالاست و به هنگام نیاز ، داوطلبانه درصدد یاری و خواهان آن می باشند . در این نوع خانواده ها ، ائتلاف قوی و روشنی بین والدین وجود دارد و این قدرت بین والدین تقسیم می شود . اعضای خانواده با هم نزدیک و صمیمی هستند با این حال حریم شخصی افراد حفظ می شود و استقلال و فردیت اشخاص مورد احترام است ( بیورز [5] ، 1982 ) . در مقابل تعریف فوق ، خانواده ناكار آمد یا ناكار ساز [6] خانواده ای است كه قادر به تامین نیازهای تكاملی ، حل مشكلات و تعارضهای خود نیست . و كار كردهایش مختل می باشد . بنابراین با توجه به چنین تعریفی ، خانواده هایی كه در آستانه فروپاشی هستند ، یا فرو پاشیده اند ، در حیطه گوناگون عملكرد درون خانگی مختل می باشند . در این نوع خانواده ها ، معمولاً ساختار قدرت هرج و مرج گونه است . به طوری كه یكی از والدین تمام قدرت را در اختیار دارد یا چون والدین از این نقش كناره می گیرند فرزندان كنترل اوضاع را به دست می گیرند ، این ساختار اغلب منجر به سیستم خانوادگی می شود كه مرزهای آن نامشخص است و به خوبی تعریف نشده است لذا اعضای خانواده استقلال رای ندارند . از آنجا كه در چنین خانواده هایی تناقضها بسیار زیاد است و ابراز آزادانه احساسها تشویق نمی شود ، الگوی ارتباط هرج و مرج گونه است و چون بحث و گفتگو جایی ندارد ، لذا خانواده مختل در حل مشكلات با دشواری مواجه می باشد . به طور خلاصه ، خانواده های شدیداً مختل دارای اختیار و قدرت بسیار نامشخص ، غیر شفاف ، ناموثر بوده و ارتباطات ، رضایت بخش نیست . ( بیورز ، 1982 ) .

شناخت عوامل موثر در رضایت زناشویی[7] از جمله شناخت ویژگیهای یک خانواده سالم، عوامل تنش زای خانوادگی درک و فهم دست اندرکاران تعلیم و تربیت به خصوص درمانگران را در حل مسائل و مشکلات خانوادگی و تاثیر آن را در جهت سالم سازی جامعه بالا می برد و به حل مشکلات زندگی کمک می کند .

1-2- بیان مساله

بحث پیرامون خانواده و راه های تحكیم آن از بحث های متداول مجامع علمی است و علوم مربوط به آن ، به ویژه روان شناسی تلاش می كند كه تدابیری به عمل آورد كه روز به روز میزان ثبات خانواده را فزونی بخشد . خانواده نهادی است كه همه نهادهای دیگر با آن ارتباط دارد و به حق شایسته است كه بیش از این ها درباره خانواده تحقیق كنیم . خانواده جامعه ای است كوچك كه از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است (حسینی ، 1379) .

خانواده نخستین نهاد اجتماعی است كه افراد در آن پرورش می یابند و نهادهای اجتماعی دیگر را پایه گذاری می كنند ، كه پایه و اساس آنها در صورتی سالم خواهد بود كه خانواده سالم باشد و علاوه بر نقشی كه خانواده در حفظ سلامت جسمی و روانی افراد دارد تاثیر به سزایی در پیشگیری از انواع آسیب های اجتماعی و سلامت جامعه نیز دارد ( سلیمانیان ، 1376 ) .

با توجه به اینكه خانواده ركن اصلی هر جامعه ای را تشكیل میدهد و مشكلات مربوط به خانواده میتواند تأثیرات اساسی در آن جامعه ایجاد كند. هرگونه تحقیق در این زمینه میتواند نتایج با ارزشی را برای مسئولین و دست اندركاران جامعه در راستای پیشگیری و حل مسایل جامعه از جمله فساد ، بزهكاری و غیره داشته باشد. اگر در جامعه‌ای آمار طلاق ناچیز باشد الزاماً به معنای ازدواج‌های موفق و سازگاری زناشویی نیست. بسیاری از زوج‌ها در خانواده‌ای زندگی می‌كنند كه طلاق روانی در آن حكمفرماست. بدین معنا كه هیچ گونه رابطه عاطفی و جسمانی بین زن و شوهر وجود ندارد و زندگی به صورت اجباری و با حداقل تعامل به پیش می‌رود. به همین جهت ضروری است با دیدگاهی آسیب‌شناسانه به علل درون فردی ناسازگاری‌های زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج‌ها پرداخته و نقش آموزش خانواده در سازگاری و رضایت زناشویی مورد بررسی قرار گیرد، چرا كه عدم وجود جو سالم در خانواده از موانع اصلی انتقال آداب،‌ رسوم، فرهنگ و ارزش‌های مثبت جامعه به نسل‌های بعدی است.(شفیع آبادی و ناصری ، 1376 )

بحث در این پژوهش ، روی تاثیر آموزش خانواده بر رضایت مندی زناشوئی والدین تمركز كرده تا شاید بتوان بعد از ازدواج ویژگی های زوجین را شناسایی و در مشاوره های مربوط به ازدواج در پیشگیری از طلاق و مشكلات و اختلافات زناشویی و یا حتی در مشاوره های زناشوئی با تاكید بر تغییر این خصلت ها به تداوم زندگی خانوادگی كمك بسزایی كرده باشیم .

در این پژوهش محقق با این مساله روبروست كه آیا آموزش خانواده به شیوه شناختی – رفتاری[8] تاثیری در رضایت زناشویی افراد دارد ؟ بنابراین محقق سعی دارد تا تاثیر آموزش خانواده به شیوه شناختی – رفتاری بر رضایت مندی زناشویی والدین را بررسی كند و در صورت تائید آن ، با توجه به پیشینه تحقیق ، استفاده كاربردی آن را برای آموزش والدین چه در مدارس و چه در محافل علمی مطرح سازد .

1-3- اهمیت و ضرورت مساله

خانواده مهمترین نهاد اجتماعی است كه ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است و در آن اعضای خانواده كه شامل زوجین و فرزندان و گاهی هم اجداد و نوه هاست ، بر اساس همزیستی مسالمت آمیز ، تفاهم ، مشاركت و تعاون زندگی می كنند . خانواده معمولاً واحدی كوچك ، متشكل از دو یا سه نفر است . ولی از نظر اهمیت ، آن را از مهمترین نهادهای اجتماعی و نخستین منبع سازگاری و پرورش نسل و عالیترین سرچشمه خوشبختی و غنی ترین منبع عاطفه دانسته اند ( ثنایی ، 1378)

به طور كلی هدف و انتظار از كلاسهای آموزشی[9] آن است كه تغیرات مطلوبی در نظام اعتقادی فرد بوجود آورد و متعاقب آن فرد رفتارهای مطلوبی از خود بروز دهد و به نحوه مناسبی عاطفه به خرج دهد . پس از خاتمه آموزش انتظار می رود كه فرد عقاید غیر منطقی و غیر عقلانی خود را رها كند و به سوی تفكر منطقی و عقلانی روی آورد . انتظار می رود كه فرد بسیاری از تاكیدهایش را كه در روند اندیشه و رفتار و انتظار از خود و دیگران بر اساس اجبار ، الزام و وظیفه توجیه می كند ، رها كند و نسبت به امور نگرشی طبیعی كسب كند . علت هر گونه ناراحتی كژ خویی و بد رفتاری را از محیط دیگران برگیرد و به شیوه ی تفكر و نگرش خود منسوب كند و متعاقباً مسئولیت تغیر آن ر ا خودش بر عهده بگیرد . از هر گونه تلقین به نفس و اعمال و افكار مخرب و ناقض نفس بپرهیزد و تفكر سازنده تر و منطقی تر داشته باشد این موضوع را دقیقاً بپذیرد كه ذاتاً تمایل دارد كه به شیوه ای عقلانی و یا غیر عقلانی عمل كند و انتخاب هر یک از این دو به دست خود اوست . از مطلق گرایی به كمال جویی غیر منطقی بپرهیزد و بیشتر به خود بر اساس آنچه كه هست به خواسته های منطقی اش ارزش بدهد ، نه بر اساسی نحوه عملش با آرمانهای بی پایه اش . فلسفه غیر عقلانی و غیر منطقی خود را نسبت به زندگی تغییر دهد و به جای آن یک فلسفه محكم منطقی بنشاند . كه در آن عقل و منطق صریح و صحیح بر عواطف و اعمال او حاكم باشد . یک معلم صالح برای خود باشد و در عین حال كه به روابط اجتماعی و فرهنگ جامعه ارج می نهد از غلو در آن بپرهیزد و خود را قربانی آن نكند . و پاره ای از اسطوره ها و تصورات واهی را دور بریزد . بداند كه خود ید طولایی در اعتماد به نفس و قدرت تحمل ناملایمات را بدست آورد و خود را به سادگی قربانی هر خیر و شری نكند بلكه عقل سلیم و استدلال صحیح و منطقی را در اعمال و رفتار خود بكار گیرد (شفیع آبادی و ناصری ، 1376 ) .

بنابراین با توجه به نقش غیر قابل انكار آموزش خانواده و تاثیر آن بر میزان رضایتمندی زناشویی و كاركردهای رفتاری زن و مرد ، و همچنین با توجه به اینكه این موضوع ، یكی از موضوعاتی است كه بیشتر مد نظر روان شناسان و پژوهشگران و نظریه پردازان روابط زناشویی در زندگی

پایان نامه و مقاله

 زناشویی بوده است ، لذا آموزش خانواده از عوامل تاثیر گذاری است كه بر رضایت مندی زناشویی در بین همسران تاثیر داشته و همیشه توسط دست اندركارن مورد تائید واقع شده است . می توان از نتایج این گونه تحقیقات در زندگی كاربردی و عملی خانواده استفاده كرد ، و اجرای چنین پژوهشی می تواند از جهت مقایسه نتایج بین فرهنگی نیز مفید و موثر باشد . امید است این پژوهش در امر ایجاد رابطه زناشویی رضایت بخش ، مفید و ضروری باشد .

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف كلی :

بررسی اثر بخشی آموزش خانواده به شیوه شناختی- رفتاری بر رضایتمندی زناشویی والدین دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 88-87

1-4-2- هدف جزئی :

– تعیین اثر بخشی كلاسهای آموزش خانواده به شیوه شناختی رفتاری بر رضایتمندی زناشویی

– تعیین اثر بخشی كلاسهای آموزش خانواده به شیوه شناختی رفتاری در بین زنان ومردان

– تعیین رضایتمندی زناشویی در بین زنان و مردان

1-5- فرضیه های تحقیق

فرضیه 1: آموزش خانواده به شیوه شناختی رفتاری بر رضایتمندی زناشویی تاثیر معنادار دارد.

فرضیه 2 : تاثیر کلاس های آموزش خانواده به شیوه شناختی رفتاری در بین زنان و مردان تفاوت معناداری دارد.

فرضیه 3 : رضایتمندی زناشویی در بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد.

 

1-6- تعاریف عملیاتی و مفهومی متغیرها

1-6-1- تعاریف مفهومی متغیرها

  • رضایتمندی زناشویی : احساسات عینی از خشنودی ، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا مرد موقعی كه تمام جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند ( سلیمانیان ، 1376 ) .
  • خانواده درمانی شناختی- رفتاری : برگزاری كلاسهای آموزش خانواده ، تغییر برنامه ریزی شده ای است كه هدف از آن نزدیک كردن روش های آموزشی به زن و مرد و در نهایت تغییر در رفتارهای آنان می باشد .

1-6-2- تعاریف عملیاتی

1- رضایتمندی زناشویی : منظور از رضایتمندی زناشویی در تحقیق حاضر ، نمره ایست كه آزمودنی از پرسشنامه 47 سؤالی رضایت زناشویی انریچ [10] كسب می كنند كه حداقل نمره ی فرد 47 و حداكثر 235 می باشد .

2- خانواده درمانی شناختی- رفتاری : در خانواده درمانی مبتنی بر رویكرد شناختی- رفتاری بسیاری از راهبردهای شناختی- رفتاری به كار برده می شوند و اساساً بر دو مورد تاكید می گردد :

1- تبیین انتظارات اعضای خانواده از یكدیگر و چگونگی تاثیر آنها بر تعامل بین اعضای خانواده

2- بهره گیری از روش هایی كه موجب افزایش توانایی های افراد خانواده برای انطباق با بحران ها ، تغییرات و وقایع غیر منتظره می شود

در پژوهش حاضر خانواده درمانی شناختی- رفتاری با بهره گرفتن از آموزش فنونی نظیر مهارتهای برقراری ارتباط ، حل مسئله ، مقابله كارآمد ، تنش زدایی ، مثبت نگری و بازسازی شناختی به افراد خانواده در 5 جلسه خانواده درمانی توسط محقق صورت گرفته است .
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...