کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



والدین باید در کنار پیشرفت تحصیلی فرزندان، احساس خلاقیت و نوآوری را نیز در آن ها رشد دهند و در این زمینه تلاش کنند. متاسفانه بیشتر والدین، پیشرفت تحصیلی را فقط در درس خواندن طولانی مدت می دانند ولی این روش غلط، باعث خستگی و کاهش علاقه و بازدهی مناسب می شود. والدین باید با برنامه ریزی دقیق و افزایش اطلاعات و آگاهی های خود، به آموزش و پیشرفت بهتر فرزندان خود کمک کنند. دانش آموزان در کنار درس خواندن، نیاز به تفریح، ورزش، شادی، سرگرمی و بازی دارند و والدین نباید آن ها را از مطالعه کتب غیردرسی، برقراری ارتباط کنترل شده با دوستان و آشنایان و تفریح و بازی منع کنند. حفظ تعادل در همه کارها و برنامه ریزی و دقت نظر، عامل موفقیت و پیشرفت است و نباید با سخت گیری های نابجا باعث دور شدن از هدف اصلی و عدم موفقیت فرزندان خود شد (حاج حسینی، ۱۳۸۲).

 

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

 

یکی از عامل های بسیار مهم در تکوین شخصیت نوجوان و جوان، مدرسه می‌باشد. مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در فرایند اجتماعی کردن نوجوان به عهده دارد. مدرسه از طریق آموزش مهارت‌های علمی و فنی و فراهم آوردن زمینه همکاری گروهی و مسئولیت پذیری نوجوان و جوان موجبات رشد همه جانبه و متعادل شخصیت آنان را فراهم می‌سازد. گرچه مدارس وقت خود را صرف ایجاد آمادگی در نوجوانان و جوانان به منظور کسب مدارج عالی تحصیل می‌کنند؛ با وجود این بسیاری از نوجوانان بدون دریافت مدارج عالیه مستقیماً به زندگی وارد شده و چون فاقد آمادگی لازم برای ورود به آن می‌باشند. احساس شکست و درماندگی نموده به بهداشت و سلامت روانی آنان آسیب وارد می شود . علاوه بر آن عامل های دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه و در نتیجه در زندگی آینده آن ها تاثیر دارد که به ذکر پاره ای از آن ها پرداخته می شود (جلالی و نظری، ۱۳۸۶).

 

● تأکید بر رشد عقلانی

 

در حالی که هدف تعلیم و تربیت تأکید بر رشد عقلی توأم با رشد عاطفی، سازگاری نوجوان و جوان با خود و سایر افراد خانواده اش می‌باشد، مدارس تنها بر جنبه عقلانی تأکید می نمایند و این باعث می شود که جوانان تک بعدی و ناموزون به بار آیند.

 

● جو عاطفی مدرسه

 

جو عاطفی مدرسه نیز در پیشرفت تحصیلی شاگردان تأثیر دارد. تحقیقات نشان داده که دانش آموزان در جوی که فشار روانی کمتری داشته باشد. جوی که در آن راهنمایی شده و احساس امنیت کنند، بیشتر سود می‌برند. دانش آموزان بیشتر از آنکه به عواملی چون امکانات فیزیکی، تعداد کتاب های کتابخانه، اندازه مدرسه و هزینه سرانه توجه نمایند. به عوامل زیر توجه دارند.

 

معلم و جهت گیری آن ها به سمت پیشرفت شاگرد، وجود نظم در دادن تکالیف منزل- اوقاتی که معلم صرف تدریس می‌کند و نه صرف حفظ نظم و انضباط، حساس بودن معلم نسبت به ارائه بازخورد به دانش آموزان در مقابل عملکرد خوب. مطالعه دیدگاه های دانش آموزان گویای این است که برخی خصوصیات معلمین از قبیل همدردی و همفکری- انعطاف پذیر بودن- خوش خلقی- آمادگی برای قبول اظهار نظرها و گوش دادن به پرسش های دانش آموزان و علاقه مند بودن به کار و انضباط و به کارگیری روش تدریس مناسب از ویژگی‌های معلم خوب ‌و کارآمد است .

 

● پیش فرض های معلمان ‌در مورد شاگردان

 

بسیاری از معلمان به هنگام تدریس فرض می‌کنند که دانش آموزان مطالب قبلی را یاد گرفته اند. چنین فرضی در اغلب دانش آموزان صدق نمی کند. زیرا گروهی از آن ها تنها ‌به این دلیل که پیش نیاز های لازم را برای شروع و ادامه درس جدید ندارند آن را یاد نمی گیرند و در نتیجه به خیل عقب ماندگان تحصیلی می پیوندند و باورشان می شود که برای جبران عقب ‌ماندگی‌های خود قادر به هیچ کاری نیستند.

 

● نگرش معلم

 

نگرش معلم بر عملکرد وی تأثیر دارد. پژوهشگران در یک تحقیق یک کلاس عادی را به معلمی واگذار نمودند و به او یادآور شدند که این دانش آموزان از استعدادهای خوبی برخوردارند. در پایان سال عملکرد آن ها نسبت به گروه همسان بهتر شده بود.این بدین معنی است که اگر معلم نگرش مثبتی برکلاس داشته باشد با برخورد های امید بخش بهتر می‌تواند در تعلیم و تربیت آن ها پیشروی نماید (شیبانی و اخوان تفتی، ۱۳۸۸).

 

● عقب ماندگی آموخته شده

 

وقتی نوجوان بر این باور باشد که هیچ کدام از فعالیت‌های وی تغییری در موقعیت ایجاد نمی کند؛ یا اینکه وی به اندازه کافی با هوش نیست؛ و یا اینکه تکالیف تعیین شده برای او دشوار می‌باشد؛ و یا اینکه معلم او را دوست ندارد، در آینده نیز برای خود انتظار شکست دارد و کسانی که شکست را به صورت متوالی تجربه کنند، ممکن است ‌به این باور برسند که شکست آنان در هر فعالیتی حتمی و غیرقابل اجتناب است. چنین افرادی دچار درماندگی آموخته شده می‌شوند. نگرشی که احتمال دارد زمینه‌های شکست بیشتری را برای آنان فراهم آورده و مانع تلاش ایشان برای پیشرفت گردد. در چنین حالتی ضرب المثل شکست، شکست می آورد مصداق پیدا می‌کند.

 

در مقابل هر قدر دانش آموز، بیشتر در امر تحصیل موفق شود و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری به دست آورد، عزت نفس وی نیز افزایش می‌یابد. چنین فردی در موفقیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های تازه ای کسب می‌کند که سبب افزایش عزت نفس می شود. اینجا است که ضرب المثل موفقیت، موفقیت می آورد مصداق می‌یابد. پژوهشگران در یک مطالعه تحقیقی، آزمایشی انجام دادند که درآن دو معلم یکی مسایل قابل حل و دیگری غیر قابل حل به دانش آموزان کلاس پنجم ارائه می‌کردند. آن ها دریافتند معلمی که مسائل غیرقابل حل به دانش آموزان ارائه می کرد، هنگامی که مسائل قابل حل را ارائه کرد برخی از دانش آموزان علی رغم اینکه مسائل داده شده قابل حل بودند دیگر آن ها را حل نکردند.

 

● اثرات پیشرفت تحصیلی

 

اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند. به عقیده ایشان نوجوانانی که علی رغم برخورداری از هوشبهر طبیعی، کارکرد رضایت بخشی در مدرسه نداشته باشند، مسائل روانی قابل ملاحظه ای نشان خواهند داد. و پیشرفت تحصیلی را به عنوان شاهدی برای سلامت روانی دانش آموزان ارزیابی نموده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 05:22:00 ب.ظ ]




در نتیجه تحقیق جانسون و ایندویک، مشخص شدکه مدیران و کارکنان هر دو باید در درون سازمان مورد مطالعه قرار گیرند. کارکنان به منظور برقراری ارتباطات اثربخش با دیگران، به هوش عاطفی نیاز دارند و مدیران نیز چنان چه دارای مهارت‌‎‌های عاطفی بالایی باشند می‌توانند موجب عملکرد فراتر از انتظار کارکنان شوند.

 

هوش عاطفی و داشتن مهارت‌‎‌های عاطفی در درون سازمان‌‎‌ها هم برای مدیران و هم برای کارکنان ‌مفید است چرا که مدیران دارای کارکنانی هستند که دارای شور و اشتیاق فراوان برای کار هستند و کارکنان نیز مدیرانی خواهند داشت که آن‎‌ها را درک می‌کنند و به مشکلات و نیاز‎‌هایشان رسیدگی می‌کنند (جانسون و ایندویک، ۱۹۹۸).

 

مدیران برخوردار از هوش عاطفی، رهبرانی مؤثر هستند که اهداف را با حداکثر بهره‌وری با کسب رضایت و تعهد کارکنان محقق می‌سازند و رویکردشان به کنترل، از نوع خودکنترلی مبتنی بر خودآگاهی است (خائف الهی و دوستار، ۱۳۸۲).

 

دیگر محققان از جمله کوی[۳۷] خاطر نشان می‌سازند که هوش عاطفی موجب انطباق فردی و کاهش مقاومت آن‌‎‌ها در مقابل تغییرات خواهد شد. از طرف دیگر مطالعات شوت[۳۸] و همکارانش نشان می‌دهد که هوش عاطفی رابطه مستقیم با تمایلاتی از قبیل خوش بینی، گرایش به شاد زیستن و تمایل به کاهش اعمال غیر ارادی دارد. همچنین تحقیقات مارتینز پونز[۳۹] نیز بیانگر این مطلب است که افزایش هوش عاطفی موجب رضایت از محیط کاری و زندگی اجتماعی افراد خواهد شد و علائم افسردگی را نیز کاهش خواهد داد. خلاصه این که با مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه هوش عاطفی می‌توان ‌به این نتیجه رسید که هوش عاطفی موجب نتایج مثبتی برای سازمان‌‎‌ها خواهد شد و بر رفتار و نگرش کارکنان تأثیر خواهد گذاشت. (رحیم و ماینرز[۴۰]، ۲۰۰۳). و می‌تواند در امور زیر نقش مؤثری در سازمان‌‎‌ها ایفا نماید.

 

۱ـ کاهش مقاومت در مقابل تغییر

 

۲ ـ بهبود رعایت قوانین و مقررات ودستورالعمل‌‎‌های سازمانی و احترام به آن‎‌ها

 

۳ـ بهبود مکاتبات و ارتباطات سازمانی

 

۴ـ توسعه فرهنگ مشارکت

 

۵ـ ایجاد جو مطلوب و خانوادگی در سازمان (ایجاد خانواده سازمانی)

 

۶- ایجاد تعلق خاطر و دلبستگی کارکنان به سازمان

 

۷- ایجاد انگیزش به روش‌‎‌های غیر مادی در کارکنان

 

۸ ـ تقویت خلاقیت و نوآوری در سازمان

 

۹ـ بهبود رابطه با مشتریان و تقویت مشتری مداری در سازمان

 

۱۰- مشاوره با کارکنان به ویژه کارکنان مشکل آفرین و بهبود رفتار‎‌ها

 

۱۱- افزایش بهره‌وری، بهبود کیفیت و کاهش قیمت تمام شده به طور غیرمستقیم در بلندمدت (کاشانی، ۱۳۸۲).

 

هوش عاطفی به طور چشمگیری موجب بهبود عملکرد مدیران فروش خواهد شد چرا که این مدیران با مشتریان سازمان تعاملات دوجانبه داشته و با آن‎‌ها ارتباط مستقیم برقرار می‌کنند. در جریان تحقیقی که سلیگمن انجام داد ‌به این نتیجه رسید که مدیران فروش که خوش‌بین هستند نسبت به مدیرانی که بدبین بودند، ۳۷% فروش بیشتری داشتند، همچنین وی در طی تحقیق دیگری که بر روی ۵۰۰ نفر از دانشجویان خود در پنسیلوانیا انجام داد ‌به این نتیجه رسید که کسانی که خوش‌بین هستند موفق‌تر بوده و نمرات تحصیلی بهتری دارند (کرنیس، ۲۰۰۰).

 

پون تنگ فات در نتیجه‎ی تحقیقات خود بیان می‌کند که افراد تحصیل کرده در خارج از کشور دارای هوش عاطفی بالاتری هستند و نسبت به افرادی که در داخل کشور تحصیل کرد‎‌هاند عملکرد بهتری دارند. ‌بنابرین‏، وی پیشن‎‌هاد می‌کند که مدیران قبل از استخدام افراد موردنیاز خود، از آنان آزمون هوش عاطفی بگیرند و کسانی را استخدام کنند که در این گونه آزمون‌‎‌ها، امتیاز بالاتری کسب می‌کنند و به هوش عاطفی به عنوان یک عامل کلیدی در توسعه کارکنان توجه شود و حتی بدین صورت که در برنامه‌‎‌های درسی دانشگاهی، درس‌‎‌هایی به منظور بالا بردن آگاهی عاطفی افراد گنجانده شود (پون تنگ، ۲۰۰۲).

 

نتیجه‎ی تحقیقات رایم و ماینورز نیز حاکی از این است که هوش عاطفی به طور مستقیم با علاقه به کیفیت و تمایل به حل مسئله رابطه دارد و پیشن‎‌هاد می‌کنند که سازمان‌‎‌ها باید آموزش‌‎‌های لازم را در ارتباط با هوش عاطفی برای مدیران خود فراهم نمایند (رحیم و ماینرز[۴۱]، ۲۰۰۳).

 

۲-۳)هوش فرهنگی

 

با بیشتر شدن گوناگونی در جمعیت نیروی کار و سازمان‎‌های تجاری که به سمت ادغام در اقتصاد جهانی روی آورد‎‌ه‌اند، افراد نیاز دارند تا به صورت منظم و قاعده‌مند با افرادی که دارای فرهنگ‌‎‌های متفاوت و پیش زمینه‌‎‌های قومی و نژادی دیگری هستند، کار و تعامل کنند.

 

توسعه رقابت ج‎‌هانی و رشد انتقال مسئولیت‌‎‌ها به خارج از سرزمین اصلی، نیاز به شناخت این موضوع را افزایش داده است که چرا بعضی از مهاجرین در این وظائف کاری محوّله در خارج از وطن و فرهنگ خود موفق‌تر از دیگران عمل می‌کنند. کار کردن با افرادی با پیش‌زمینه‌‎‌های فرهنگی متفاوت می‌تواند هم برای سازمان‎‌ها و هم برای کارکنان مشکل‌آفرین باشد زیرا موانع فرهنگی باعث عدم تفاهم شده و در نتیجه تعاملات اثربخش و کارا را تقلیل می‌دهد. (آدلر[۴۲]، ۲۰۰۲، واین و جاورسکی[۴۳]، ۲۰۰۱، تاکوچی و همکاران[۴۴]، ۲۰۰۲).

 

انتقال رسمی مسئولیت‌‎‌ها و وظایف به مهاجرین می‌تواند هم برای مهاجرین و هم برای سازمان‎‌ها بی‌نهایت پرهزینه و چالش برانگیز باشد. مهاجرین ناموفق می‌توانند باعث وارد آوردن هزینه‌‎‌های مستقیم و غیرمستقیم اضافی به خود و سازمان‌‎‌هایشان می‌شوند، هزینه‌‎‌هایی از قبیل بازگشت زودرس از مأموریت، کناره‌گیری و انفصال از خدمت، تطبیق ضعیف با محیط جدید و سطح عملکرد کاری پائین. م‎‌هاجرین ناموفق می‌‌توانند تصویر شرکت و شهرت و اعتبار آن را نابود سازند. بلک[۴۵]، ۱۹۹۲، دولین[۴۶]، ۱۹۹۹، وارر و پالمر[۴۷]، ۲۰۰۲).

 

م‎‌هاجرین و خانواده‌‎‌هایشان ممکن است با اعتماد به نفس کاهش یافته، روابط آسیب دیده و کارراهه‌‎‌های شغلی گسیخته از هم روبرو شوند (تانگ[۴۸]، ۱۹۸۸). علی‌رغم آسیب‌‎‌های فراوان، مطالعات فعلی نشان می‌دهد که انتخاب افراد برای مأموریت‌ به خارج از سرزمین اصلی، هنوز به صورت شتابزده و غیرسیستماتیک انجام می‌شود (دلر[۴۹]، ۱۹۹۷، وانس و ویسوزوارن[۵۰]، ۱۹۹۷).

 

یک دلیل اولیه برای انتخاب غیرسیستماتیک و شتابزده افراد برای مأموریت‌‌‎‌های خارجی، کم بدون شواهد تجربی برای پیش‌بینی موفقیت م‎‌هاجرین است. مشکل دیگر، این است که انتخاب افراد برای مأموریت‎‌های خارجی در اکثر مواقع فقط ‌بر مبنای‌ دانش شغلی و شایستگی‌‎‌های فنی صورت می‌پذیرد و متأسفانه توجهی به قابلیت‌‎‌های فرد برای تطبیق با محیط و فرهنگ جدید صورت نمی‌پذیرد (کالیگوری[۵۱]، ۱۹۹۷، تانگ، ۱۹۸۸).

 

‌بنابرین‏ مهم است که بدانیم چرا بعضی از افراد در تعامل با شرایط چند فرهنگی اثر بخش‌تر از دیگران تعامل می‌کنند. در پاسخ ‌به این نیاز آنگ و ارلی یک مفهوم چند عاملی به نام هوش فرهنگی (CQ[52]) را مفهوم‌سازی کردند. این مفهوم شامل عواملی به نام‎‌های هوش فرهنگی ذهنی (فراشناختی و شناختی)، انگیزشی و رفتاری بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:34:00 ب.ظ ]




سرمایه اجتماعی عبارت است از محیط و شرایط اجتماعی و سیاسی که منجر به توسعه و بهبود هنجارها شده و ساختار اجتماعی را شکل می‌دهد (فیلدمان، آصف، بانک جهانی: ۱۹۹۹)

 

آنچه از تعاریف متعدد سرمایه اجتماعی برمی‌آید این است که این مفهوم دربردارنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین اعضای یک گروه بوده به‌نحوی‌که گروه را به سمت دستیابی به هدفی که بر مبنای ارزش‌ها و معیار رایج در جامعه مثبت تلقی شود هدایت می‌کند. لذا آنچه از این تعریف استنباط می‌شود این است که هرچند ممکن است سرمایه اجتماعی به دلیل تقویت نیروهای جاذبه بنی اعضای یک گروه و نیروهای دافعه بین گروه‌های متفاوت لزوماًً عامل مثبتی در جامعه به شمار نیاید ولی قطعاً برای پیشبرد و سهولت در عملکرد اقتصادی، اجتماعی آن‌ ها، جامعه یک عامل ضروری به شمار می‌رود.

 

‌بنابرین‏ میزان سرمایه اجتماعی در یک جامعه می‌تواند نشان‌دهنده شکاف موجود بین آن جامعه یا یک جامعه برخوردار از یک نظام دموکراسی با حداکثر کارایی در نظام اقتصادی، اجتماعی باشد.

 

دیدگاه‌ها و تئوری‌های سرمایه اجتماعی

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه فرانسیس فوکویاما

 

فوکویا ما در کتاب پایان نظم در رابطه با پیشینه مفهوم سرمایه اجتماعی اشاره به آثار کلاسیک می‌کند و می‌نویسد: تا آنجا که من آگاه شده‌ام، این اصطلاح نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوب، مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی ۱۹۶۱ به‌کاررفته است که در آن توضیح داده بود شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده‌های حومه قدیمی و مختلف شهری گونه‌ای از سرمایه اجتماعی را تشکیل می‌دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات ‌در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروی انتظامی، مسئولیت بیشتری از خودشان می‌دهند. در تعریف سرمایه اجتماعی، فرانسیس فوکویا ما چنین می‌گوید. سرمایه اجتماعی مجموعه معین از هنجارها یا ارزش‌های غیررسمی است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون حیانشان مجاز است، در آن سهیم هستند که البته مشارکت در ارزش‌ها و هنجارها به‌خودی‌خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی‌گردد، چراکه این ارزش‌ها ممکن است ارزش‌های منفی باشند. فرانسیس فوکویاما سرمایه اجتماعی را مجموعه‌ای از هنجارهای موجود در سیستم‌های اجتماعی می‌داند که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن هزینه های تبادلات و ارتباطات می‌گردد. فوکویا ما سرمایه اجتماعی را به عنوان یک پدیده جامعه‌شناختی موردتوجه قرار می‌دهد. به نظر او سرمایه اجتماعی با شعاع اعتماد ارتباط تنگاتنگی دارد. هر چه قدر شعاع اعتماد در یک گروه اجتماعی گسترده‌تر باشد، سرمایه اجتماعی نیز زیاد خواهد بود. و به تبعیت از آن میزان همکاری و اعتماد متقابل اعضای گروه نیز افزایش خواهد یافت (فوکویاما، ۱۹۹۹).

 

فوکویاما منابع ایجادکننده سرمایه اجتماعی را این‌گونه مطرح می‌کند:

 

۱-هنجارهایی که خودجوش هستند و بر خواسته از کنش‌های متقابل اعضای یک جامعه هستند.

 

۲-ساخت­مندهای برون‌زاد که بر خواسته از اجتماعی غیر از اجتماع مبدأ خودشان هستند. و می‌توانند از ایدئولوژی، فرهنگ و تجربه تاریخی مشترک نشأت بگیرند.

 

۳-هنجارهایی که به لحاظ نهادی ساخته‌شده‌اند و منتج از نهادهای رسمی مانند دولت و نظام‌های قانونی هستند.

 

۴-هنجارهایی که از طبیعت ریشه گرفته‌اند مثل خانواده، نژاد و قومیت (فوکویاما، ۱۳۷۹، ۱۰۷-۸۷).

 

فوکویاما در رابطه با سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی را به دو قسمت تبدیل می‌کند: ۱-هنجارهای مولد سرمایه اجتماعی ۲-هنجارهای غیر مولد

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو[۱۱]

 

بوردیو سه نوع سرمایه شناسایی نمود که شامل سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌گردد. از دیدگاه بوردیو سرمایه اجتماعی به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می‌تواند به‌منزله ابزاری برای دست‌یابی به سرمایه های اقتصادی مورداستفاده قرار گیرد. از این منظر، سرمایه اقتصادی، شکل غالب سرمایه‌گذاری است و انواع دیگر سرمایه اجتماعی و فرهنگی را دربر ‌می‌گیرد.

 

به‌منزله ابزاری برای حصول به سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می‌کند. ‌بنابرین‏ می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی یک دیدگاه ابزاری صرف است؛ به عبارتی اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود کاربردی نخواهد داشت.

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن[۱۲]

 

کلمن برخلاف بوردیو از واژه های متفاوتی برای تعریف سرمایه اجتماعی استفاده ‌کرده‌است، وی مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد گوناگون بررسی نموده است. کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی به نقش و کارکرد آن توجه ‌کرده‌است و تعریفی کارکردی نه ماهوی، از سرمایه اجتماعی ارائه داده است (الوانی و سید نقوی، ۱۳۸۱: ۵-۴).

 

کلمن معتقد است که سرمایه اجتماعی باکارکردش تعریف می‌شود: سرمایه اجتماعی شیئی واحد نیست و بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند؛

 

الف) همه آن‌ ها جنبه‌ای از یک ساخت اجتماعی را شامل می‌شوند،

 

ب) کنش‌های معین افرادی را که درون ساختار هستند، تسهیل می‌کنند.

 

ازنظر کلمن، سرمایه اجتماعی مثل شکل‌های دیگر سرمایه مولد است و دست‌یابی به هدف‌های معینی را امکان‌پذیر می‌سازد که در صورت عدم وجود سرمایه اجتماعی دست‌یافتنی نخواهند بود.

 

به‌طورکلی سرمایه اجتماعی مانند سرمایه فیزیکی و انسانی قابل جایگزین کردن نیست؛ هرچند در برخی از فعالیت‌ها می‌توان آن را جایگزین نمود. شکل معینی از سرمایه اجتماعی که در تسهیل کنش‌های خاصی ارزشمند است، ممکن است برای کنش‌های دیگر بی‌فایده یا حتی زیان‌بار باشد.

 

برخلاف بوردیو که سرمایه اقتصادی را به‌مثابه هدف غایی در نظر می‌گرفت. کلمن سرمایه انسانی را به‌منزله هدف غایی در نظر می‌گیرد و سرمایه اجتماعی را چون ابزاری برای دست‌یابی به سرمایه انسانی مدنظر قرار می‌دهد. (الوانی و سید نقوی، ۱۳۸۱: ۵-۴).

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه پوتنام[۱۳]

 

توینام سرمایه اجتماعی را مجموعه مفاهیمی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه ها می‌داند که موجب ایجاد ارتباطات و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده، درنهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد.

 

ازنظر وی، اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه، منابعی را شکل می‌دهند که کنش‌های اعضای جامعه را تسهیل می‌کند. پوتنام سرمایه اجتماعی را وسیله‌ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی در سیستم‌های سیاسی گوناگون می‌دانست. تأکید عمده وی بر مفهوم اعتماد بود. به نظر وی با جلب اعتماد میان مردم و دولتمردان و نخبگان سیاسی، توسعه سیاسی ایجاد می‌شود.

 

تفاوت کار پوتنام با بوردیو و کلمن در مقیاسی است که برای تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی از آن استفاده ‌کرده‌است. پوتنام برخلاف بوردیو و کلمن، سرمایه اجتماعی را در مقیاس کلان و با توجه ‌به نظام سیاسی حاکم بر جامعه موردمطالعه قرار داده است به همین خاطر با مشکلات و پیچیدگی‌های خاص سیاسی و ملاحظات سیاسی روبرو شده است (الوانی و سید نقوی، ۱۳۸۱: ۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ب.ظ ]




و : کفر مادر یا پدر

 

هرگاه یکی از ابوین طفل که مسلمان است کافر شود حق حضانت او ساقط می‌گردد چنان که مرد مسمان زن اهل کتاب داشته باشد یا یکی از ابوین طفل کافر گردد از ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی که اذعان می‌دارد ولی مُسلِم نمی‌تواند برای امور مولی علیه خود وصی غیر مسلم معین کند استنباط می‌شود که قانون ولایت کافر را بر مسلمان اجازه نداده و حضانت که در واقع یک نوع ولایت است که ابوین بر شخص صغیر دارند و طفل مسلمانی که تحت تربیت کافر قرار می‌گیرد ممکن است اعتقادات او متوجه یکی از ابوین طفل کافر شود و حق حضانت او ساقط و به طرف دیگر که مسلمان است داده می‌شود ولی هرگاه هر دو کافر شوند حق حضانت هر دو ساقط و مانند طفلی که فاقد پدر و مادر است توسط حاکم حضانت او اعمال می‌گردد.

 

البته قانون مدنی ایران حکم صریحی در این زمینه ندارد و آنچه به عنوان موانع یا مسقطات حق و تکلیف حضانت در باب نگاهداری و تربیت اطفال در مواد ۱۱۶۸ تا ۱۱۷۹ ق.م. و ماده اصلاحی مصوب ۱۳۷۶ ذکر شده، جنون و شوهر کردن مادر بعد از جدائی از پدر طفل و عدم مواظبت از کودک یا انحطاط اخلاقی پدر و مادر و اعتیاد و ابتلا به امراض روانی و فسق و فجور و سوء استفاده از طفل و امثال آن است و از کفر و اسلام والدین کودک ذکری به میان نیامده است. لذا ممکن است گفته شود کفر مانع حضانت نیست و ماده ۱۱۷۵ ق.م. به طور مطلق مقرر داشته است: «طفل را نمی‌توان از ابوین و یا از پدر و یا مادری که حضانت با اوست، گرفت مگر در صورت وجود علت قانونی.» و منظور از علت قانونی همان علل و موانعی است که صراحتا در قانون مدنی یا قوانین دیگر پیش‌بینی شده است و لاغیر. ولی در فقه امامیه و مکتب شافعی کافر حق حضانت فرزند مسلمان خود را ندارد.

 

‌در مورد کفر مادر، در فقه امامیه اتفاق‌نظر وجود دارد که اگر مادر کافر باشد، حق حضانت فرزند از وی سلب می‌گردد.

 

در فقه حنفیه نیز ارتداد از موانع حضانت به شمار آمده است ولی در سایر مذاهب اهل سنت، کفر مانع حضانت نیست و مسلمان بودن پدر یا مادر یا هر دو شرط حضانت فرزند محسوب نمی‌گردد.[۱۰۱]

 

با توجه به نظر فقهای امامیه در زمینه مانعیت کفر والدین برای داشتن حق حضانت بر فرزند مسلمان خود و نظر ‌به این که قانون مدنی ایران خصوصاً مقررات بخش مربوط به خانواده و اولاد آنکه مقتبس از فقه امامیه و محمول بر آن است و به استناد اصل ۱۶۷ قانون اساسی، نمی‌توان پذیرفت حضانت کودک مسلمان را پدر یا مادر کافر عهده‌دار گردد.

 

ز : عدم مواظبت از طفل

 

در صورتی که به علت طلاق یا به جهت دیگر ابوین طفل در یک منزل زندگی نکنند و در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی شخصی که طفل تحت حضانت اوست، سلامت جسمانی یا تربیت اخلاقی او در معرض خطر قرار گیرد طفل را از کسی که عهده‌دار حضانت او است گرفته و به دیگری (پدر یا مادر) می‌سپارند چنان که از مواد مختلف قانون مدنی در باب نگاهداری و تربیت اطفال برمی‌آید هرگاه در یکی از ابوین که در حق اولویت دارد موانعی موجود باشد که نتواند از طفل نگاهداری نماید و او را به درستی تربیت کند دیگری را عهده‌دار این وظیفه خواهند نمود اما در صورتی که ابوین با یکدیگر زندگی می‌کنند و در اثر انحطاط اخلاقی آنان صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر است چنان که طفل را ولگرد و لاابالی بار بیاورند مانند آنکه پدر، مردی قمارباز و معتاد به موادمخدر باشد که در محافل و مجالس ناشایست طفل را همراه خود می‌برد یا او را آزاد می‌گذارند و به تربیت او نمی‌پردازند و یا آنکه یکی از آنان پدر یا مادر دچار انحطاط اخلاقی است و این امر موجب عدم سلامت جسمانی و تربیت اخلاقی کودک شده و دیگری نمی‌تواند از این امر جلوگیری کند. دادگاه می‌تواند آنچه را که به مصلحت طفل است اختیار کند مانند سپردن طفل به دست دیگری و تعیین سرپرستی برای او با نظارت کسی در نگاهداری طفل. ماده ۱۱۷۳ در این مورد می‌گوید: «هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر و مادری که طفل تحت حضانت او است، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی[۱۰۲] هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند.» ‌بنابرین‏ در چنین شرایط دادگاه در تعیین طریق نگاهداری و تربیت طفل آزاد است.

 

طبق ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی: “هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادریی که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای مدعی العموم هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.”

 

‌در مورد این ماده دو فرض قابل تصور است:

 

اول – در صورتی که به علت طلاق یا به هر علت دیگری والدین طفل در یک منزل زندگی نمی کنند و در اثر عدم مراقبت یا انحطاط اخلاقی کسی که طفل تحت حضانت او است، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار دارد که در این حالت طفل را از کسی که عهده دار حضانت او است، گرفته و به دیگری (پدر یا مادر) می سپارند زیرا همان طوری که قبلا گفته شد حضانت طفل هم حق و هم تکلیف والدین است و با سقوط حق یکی از آن ها، دیگری مکلف به حضانت است.

 

دوم – در صورتی که والدین طفل با یکدیگر زندگی می‌کنند و در اثر انحطاط اخلاقی آنان صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار دارد مثلا پدر و مادر هر دو قمار باز و الکلیک بوده و کودک را کاملا سر خود و آزاد می‌گذارند ویا این که او رابه اماکن ناشایست می‌برند، و یا آن که یکی از والدین دچار انحطاط اخلاقی است و این موضوع سبب می شود که صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار گیرد و دیگری نمی تواند از این امر جلوگیری نماید، که در این حالت دادگاه مدنی خاص می‌تواند به هر نحوی که مصلحت طفل اقتضا کند، ترتیبی برای نگهداری او بدهد، فرضا کودک را به یکی از اقربایش سپرده و یا دستور دهد او را در مهد کودک یا مؤسسه‌ ای نگهداری نمایند. هزینه نگهداری چنین طفلی نیز با رعایت مواردی که ‌در مورد نفقه گفته شد، پرداخت خواهد شد.

 

ح : بیماری مسری

 

در صورتی که هر یک از پدر یا مادر دچار بیماری مسری شوند که موجب سرایت به طفل شود حق اعمال حضانت او ساقط می‌گردد زیرا نگاهداری طفل به وسیله او یا شیردادنش توسط مادر موجب بیماری طفل می‌شود مگر آنکه صاحب حق بتواند به وسیله پرستار وظیفه حضانت را اعمال کند سقوط حق حضانت در این مورد را باید بیماری‌های صعب‌العلاج دانست چون در غیر موارد فوق هرکس می‌تواند با طرح چنین مواردی حق حضانت را از دیگری سلب کند مسئله دیگر اینکه بعد از معالجه بیماری در صورت باقی ماندن مدت حضانت، صاحب حق می‌تواند وظیفه حضانت را اعمال نماید، و این حق قابل عودت است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:14:00 ب.ظ ]




اگر سهم طرفین به نحو اشاعه نبود، مثلاً یک میلیون تومان مال مزارع باشد، این عقد باطل تلقی

نمی­گردد؛ بلکه احکام مزارعه بر این عقد جاری نیست. همین توافق­ها را می ­توانند تحت ماده ۱۰ قانون مدنی داشته باشند (مدنی، ۱۳۹۱). یا به دیگر بیان اگر در برابر تملیک منافع زمین مال معینی قرار گیرد، عقدی که واقع شده مزارعه نیست؛ بلکه باید آن را اجاره دانست (کاتوزیان، ۱۳۹۱).

 

در اینکه آیا ‌می‌توان شرط کرد بخشی از محصول جدا شود و به مصرف معینی اختصاص یابد و بقیه بین عامل و مزارع مشترک باقی بماند، تردید وجود دارد. برخی از نویسندگان حقوق مدنی آن را مخالف مبنای مزارعه که سهیم کردن عامل و تشویق او به کار و کوشش است ندیده­اند (امامی، ۱۳۶۲).

 

برخی دیگر از اساتید علم حقوق با استناد به ظاهر ماده ۵۱۹ ق.م و اینکه شرکت باید در تمام محصول باشد، چنین استدلال ‌می‌کنند که اگر شرط مربوط به اختصاص بخشی از محصول به یکی از طرفین نافذ باشد، این بخش می ­تواند چندان بزرگ باشد که محصول مشترک را جزء ناچیزی سازد و حکمت اشاعه در محصول را از بین ببرد، این است که باید نظر مشهور فقها را تأکید کرد و شرط را درست نشمرد (کاتوزیان، ۱۳۹۱).

 

با تمام این تفاسیر، شرکت مزارع و عامل در محصول زمین مانع از آن نیست که در عقد شرط شود یکی از طرفین مال یا پولی اضافه به دیگری بدهد، زیرا این شرط منافاتی با شرکت در محصول ندارد. ماده ۵۲۰ ق.م مقرر می­دارد: «در مزارعه جایز است که یکی از دو طرف، علاوه بر حصه­ای از حاصل، مال دیگری بطرف مقابل بدهد».

 

۲-۱-۱-۲- بند دوم) تعیین مدت به تناسب زراعت

 

بین فقها در لزوم تعیین مدت در عقد مزارعه اختلاف نظر وجود دارد، مشهور فقهاى امامیه با استناد به روایات و اجماع و نهی پیامبر از غرر به منظور جلوگیرى از غرور، قائل به لزوم تعیین دقیق مدتى هستند که عادتاً زرع در آن مدت به ثمر مى‏رسد. صاحب جواهر در جواهرالکلام آورده است «تعیین­المده بلاخلاف معتد به بل لعل­الاجماع علیه». ایشان معتقدند که هیچ‏یک از فقها با این نظر مخالفت ننموده‏اند؛ بلکه برآن اجماع دارند (نجفى، ۱۹۸۱).

 

قائلین به اشتراط مدت در مزارعه، معتقد به الحاق مزارعه به اجاره می­باشند، نه مضاربه، چون مضاربه عقدى جایز است و اگر تعیین مدت در آن شرط شود، عملاً بی­فایده است، زیرا قبل از فرا رسیدن مدت مورد توافق، رجوع جایز است؛ در حالى که مزارعه همانند اجاره عقدى لازم است و اقتضاى عقد لازم این است که مدت در آن معیّن باشد (نجفى، ۱۹۸۱). نویسندگان قانون مدنی نیز نظر قاطع و مشهور بین فقها را برگزیده­اند و مزارعه را به اجاره نزدیک­تر دانسته ­اند تا به مضاربه (کاتوزیان، ۱۳۹۱).

 

اما برخی از فقها که تعیین مدت در عقد مزارعه را شرط نمی­دانند و نظرات مشهور فقها را به چالش کشیده­اند بدین صورت که، نظر فقها ‌در مورد استناد مشهور مبنى بر لزوم تعیین مدت به منظور جلوگیرى از غرر را این­گونه توجیه ‌می‌کنند که نهى پیامبر (ص) از غرر، مختص بیع است و نمى‏توان آن را ‌در مورد مزارعه جارى دانست. این عده از فقها عقد مزارعه را به مضاربه نزدیک­تر می­دانند تا عقد اجاره و دلیل خاصی برای شباهت مزارعه به اجاره قائل نیستند و نیز معتقدند عرف درباره تعیین مدت در عقد مزارعه برخلاف اجاره، مسامحه دارد و تعیین مدت به صورت کاملاً معیّن در مزارعه ضرورتى ندارد (‌طباطبایی حکیم، ۱۴۱۶).

 

مشهورترین روایتی که مخالفین تعیین مدت بدان استناد ‌می‌کنند، روایت ابراهیم کرخی ‌می‌باشد که مى‏گوید به ابى‏عبداللّه (ع) عرض کردم: با شما مشورت مى‏کنم ‌در مورد قراردادى که زمین، بذر و گاو را مى‏دهیم و در مقابل، آبیارى، عمل و زراعت را عامل انجام مى‏دهد تا زمانى که گندم یا جو برسد، سپس حق سلطان را مى‏دهم و از مابقى، ثلث آن را به عامل و بقیه را براى خود برمى‏دارم. امام فرمود: اشکالى ندارد (حرعاملى، ۱۳۹۱). یقیناً قرارداد منعقده، مزارعه است که امام عدم تعیین مدت را در آن صحیح دانسته است.

 

به عقیده مخالفان تعیین مدت در عقد مزارعه، با تعیین مزروع، تعیین مدت عملاً امرى بیهوده است چون مدت هر زرعى، در عرف مشخص مى‏باشد و تعیین مجدد آن، ضرورى به نظر نمى‏رسد و در صورت عدم تعیین مدت، مزارعه را نباید باطل انگاشت و اراده طرفین را بى‏اثر دانست. همچنین در بحث تعیین حصه، مقدارى از جهالت وجود دارد؛ چرا که مقدار محصول زمین را به درستى نمى‏توان تشخیص داد تا حصه آنان معین گردد. از همین موضوع ‌می‌توان در تعیین مدت در عقد مزارعه وحدت ملاک گرفت، زیرا براى هر زرعى در عرف، مدت مشخصى وجود دارد که غالباً زرع در آن مدت رسیده و به بار مى‏نشیند، همین مقدار معلوم بودن از به وجود آمدن غرر جلوگیرى مى‏کند (احتشامی و قاسمیان مزار، ۱۳۹۲).

 

با تمام این تفاسیر، قانون‏گذار ایران در ماده ۵۱۸ ق.م، ذکر مدت معیّن در عقد مزارعه را ضرورى دانسته است. طبق این ماده: «مزارعه عقدى است که به موجب آن، احد طرفین زمینى را براى مدت معیّنى به طرف دیگر مى‏دهد که آن را زراعت کرده و حاصل را تقسیم کنند». پس مدت باید به‏گونه‏اى باشد که غالباً محصول در آن مدت به بار ‏نشیند.

 

مثلاً اگر برای کشت گندم فقط شش ماه پائیز و زمستان را قرار دهند؛ در حالی­که گندم در بهار می­روید، چنین عقدی باطل است، زیرا که هدف طرفین از کشت گندم حاصل نمی­ شود، تعیین مدت نیز باید به ماه و سال ذکر شود تا احتمال زیاده و نقصان در آن نرود و اختلافى در آن به وجود نیاید. ‌بنابرین‏ در صورت عدم ذکر مدت یا ذکر مدت مجهول، مزارعه باطل خواهد بود.

 

طبق نظر برخی از اساتید حقوق هرگاه طرفین در برآورد مدتی که برای زرع لازم است اشتباه کنند یا حوادث خارجی مانند سرمای ناگهانی و زودرس مانع از حصول زرع شود، عقد باطل نیست (کاتوزیان، ۱۳۹۱). واگر ابتداى مدت در مزارعه ذکر نشده باشد، با توجه به وحدت ملاک از ماده ۴۶۹ ق.م در بحث اجاره، باید گفت ابتداى مدت از زمان انعقاد عقد محسوب خواهد شد.

 

۲-۱-۱-۳- بند سوم) تعیین مسئول ادوات، بذر و هزینه­ ها

 

در فقه، تمام عوامل زرع، اعم از زمین، کار، آب، هزینه­ های آبیاری، بذر، کود، هزینه شخم و چیدن محصول ممکن است به عهده عامل یا مزارع قرار گیرد یا مشترک بین آن دو باشد. حصه مشاع هریک از طرفین نیز به تناسب تحمل همین عوامل معین می شود. عرف نیز می ­تواند جانشین تراضی طرفین در توزیع تعهدهای فرعی باشد (کاتوزیان، ۱۳۹۱).

 

طبق دیدگاه برخی از فقها در عقد مزارعه باید مسئوول مخارج در عقد دقیقاً تصریح گردد و ضمانت اجرای عدم تعیین مسئوول مخارج در عقد مزارعه را بطلان این عقد می­دانند (موسوی خمینی، بی تا).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم