واژگان کلیدی: بازارگرایی، بازاریابی داخلی، تعهد سازمانی، رفتار شهروندی، بانکهای تجاری

 1-1) مقدمه :

دنیای كنونی با شتاب فزاینده‌ای در حال صنعتی شدن است. این امر ضرورت نوآوری، انعطاف‌پذیری، بهره‌وری و پاسخگویی را برای بقا و موفقیت سازمانها بیشتر می‌‌كند. یکی از کلیدهای موفقیت در بازارهای رقابتی این است که برنامه های بازاریابی خلاق را به کار گیریم تا اینکه نیازهای مشتریان و گرایشهای بازار را در هر لحظه مشاهده نماییم (Kohli and Jaworski, 1990). از طرف دیگر، روانشناسان تأكید دارند كاركنان سازمانها باید فراتر از وظایف رسمی خود عمل كنند. با توجه به تعامل فراوان و رو در رو، با مشتری، و همچنین ماهیت خدمات، این مفهوم در بخشهای خدماتی اهمیت بیشتری دارد (Garg and Rastogi, 2006). از این رو «رفتار شهروندی سازمانی» و «تعهد سازمانی» بعنوان مهارتهایی شناخته می شوند که می‌توانند به كاركنان در این راه كمك كنند. رفتار شهروندی به رفتارهای فردی اشاره دارد كه برخاسته از بصیرت افراد بوده و علاوه بر این‌كه كارایی و اثر بخشی عملكرد سازمان را افزایش می دهند، مستقیم و به صورت صریح، از طریق سیستم رسمی پاداش تشویق نمی شوند(Burns and Carpenter, 2008) . تعهد سازمانی، به حالتی اشاره دارد كه در آن كارمند با سازمان خاص و اهدافش شناخته شده و علاقه دارد عضو آن سازمان تلقی شود (حسنقلی و همکاران، 1391). احمد و رفیق (2000) با بررسی مطالعات مختلف نشان دادند بازاریابی درونی به عنوان شیوه ای برای حل مسایل و مشكلات مربوط به كاركنان سازمانها و ارائه خدمات با كیفیت توسط آنها مطرح است بطوریکه فعالیتهای بازاریابی درونی از طریق نفوذ و ایجاد انگیزه در كاركنان موجب افزایش تعهد سازمانی در آنها شده، رقابتپذیری سازمان را بهبود بخشیده و شایستگی ها را ارتقا می دهد .

در این فصل به بیان مسئله، ضرورت تحقیق، اهداف، چارچوب نظری، سوالات و فرضیات ، تعاریف متغیرها و قلمرو تحقیق پرداخته خواهد شد.

1-2) بیان مساله :

در ادبیات و عملیات بازاریابی بازارگرایی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و رویكردهای متعددی برای تبیین این مفهوم مطرح شده اند. به اعتقاد نارور و اسلاتر (1990)، بازارگرایی قلب تپنده مدیریت و استراتژی بازاریابی مدرن است و كسب و كاری كه بازارگرایی اش را افزایش دهد، عملكرد بازارش را بهبود خواهد بخشید . بازارگرایی، فرهنگی سازمانی است كه با حداكثر كارایی و اثربخشی، رفتارهای لازم جهت خلق ارزش برتر برای مشتریان و در نتیجه عملكرد برتر مستمر برای كسب و كار را فراهم می كند. آنها بازارگرایی را شامل سه جزء رفتاری- مشتری گرایی، رقیب گرایی و هماهنگی بین وظیفه ای و دو معیار تصمیم- تمركز بلندمدت و سودآوری می دانند .

لافرتی و همكارانش (2001) تلاش كرده اند تا با تلفیق مؤلفه های مشترك پنج رویكرد تصمیم گیری (Shapiro, 1988) ؛ هوشمندی بازار(Kohli and Jaworski, 1990)؛ رویكرد فرهنگی (Narver and Slater, 1990)؛ رویكرد استراتژیک (Ruekert, 1992)؛ و مشتری گرایی (Deshpande et al, 1993)؛ به رویكردی تركیبی دست یابند . آن ها در این بررسی بازارگرایی را به عنوان یک پدیدة فرهنگی و مدیریتی برای دستیابی به مزیت رقابتی مورد بحث قرار داده اندآنها چهار حوزة عمومی مورد توافق در رویكردهای مورد بررسی را بدین شرح معرفی می كنند: تأكید بر مشتری، اهمیت دانش (اطلاعات) تسهیم شده، هماهنگی بین وظیفه ای فعالیت ها و ارتباطات بازاریابی ، و پاسخ گویی به فعالیت های بازار از طریق انجام اقدام مناسب.

بازارگرایی چه به عنوان یک فرهنگ و چه به عنوان یک رفتار، نمیتواند بدون تعهد سازمانی بروز كند و نه تنها مدیران رده بالا بلكه كاركنان درون سازمان نیز باید از این تعهد برخوردار باشند . از این رو، موفقیت سازمان های خدماتی در راستای فعالیتهای بازارگرایی مستلزم این است كه تعهد كاركنان تضمین شودیكی از راه های دستیابی به چنین تعهدی، اجرای برنامه های بازاریابی داخلی است(Caruana and Calleya, 1998). بازاریابی داخلی یكی از مباحث بازاریابی است كه دو دهه قبل به عنوان شیوهای برای حل مسایل و مشكلات مربوط به كاركنان سازمان ها و ارائه خدمات با كیفیت توسط آنها مطرح شدمطالعات مربوط در این زمینه حاكی از آن است كه فعالیت های بازاریابی درونی از طریق نفوذ و ایجاد انگیزه در كاركنان موجب افزایش تعهد سازمانی در آنها شده، رقابت پذیری سازمان را بهبود بخشیده و شایستگیها را ارتقا میدهد (Ahmed and Rafiq, 2002).

بازاریابی داخلی، عبارت است از جذب، توسعه، انگیزش،و تداوم کیفیت‌ قابل ارائه به کارنان از طریق شغل به عنوان یک محصول و ارضای نیازمندی‌های‌ آنان.به عبارت دیگر،بازاریابی داخلی،فلسفه رابطه و پیمان مشترک بین مشتریان‌ و کارکنان(مشتریان داخلی)سازمان است (Cahill,1995). به تعبیری، بازاریابی‌ داخلی به عنوان یک شناخت آکادمیک،علمی و تجاری در زمینه ارتقای سطح‌ رضایتمندی مشتریان و کارکنان مطرح می‌باشد. هدف بازاریابی داخلی،ایجاد اطمینان از رضایتمندی کارکنان‌ سازمان و توسعه کیفیت محصولات و خدمات به منظور دستیابی به رضایت‌ مشتریان خارجی سازمان می‌باشد،که این امر به صورت فرایندی از مشتریان‌ داخلی به سمت مشتریان خارجی سازمان جریان دارد (عبدالباقی،

پایان نامه

 1382).

مطالعات انجام گرفته در این زمینه، بیانگر وجود ارتباط مثبت بین رضایت‌ مشتریان داخلی سازمان (کارکنان) و رضایت شغلی مشتریان خارجی سازمان‌ می‌باشد. مطالعات کوهرت و لوین (1992) بیانگر این‌ واقعیت است که رضایت کارکنان (مشتریان داخلی) بر کیفیت محصولات تاثیر بسزایی داشته و در نتیجه،رضایت مشتریان خارجی را به همراه دارد (عبدالباقی، 1382).

در بکارگیری مفاهیم بازاریابی داخلی،گام‌های متعددی به منظور توسعه و ارزیابی مفهوم بازاریابی داخلی انجام می‌پذیرد.در یک تقسیم‌بندی،این گام‌ها در سه بخش دسته‌بندی می‌شوند:

گام اول،انگیزش و رضایتمندی کارکنان:در اولین گام بازاریابی داخلی، بیشترین تمرکز،روی انگیزش کارکنان قرار دارد.این گام بازاریابی داخلی شامل دو قسمت زیر می‌باشد:

(1) توجه به کارکنان به عنوان مشتریان داخلی (2) تمرکز برروی رضایتمندی کارکنان.

گام دوم، مشتری‌گرایی: در این مرحله از بازاریابی داخلی،درگیری کارکنان با خدمات و پاسخگو بودن آنها نسبت به مشتریان خارجی مورد توجه می‌باشد.هدف‌ اساسی بازاریابی داخلی،ایجاد تعامل مثبت بین کارکنان و مشتریان است.ارایه‌ خدمات موثرتر نیازمند هماهنگی موثر کارکنان بلا فصل با مشتریان از یک طرف،و کارکنان رده‌های بعدی از طرف دیگر می‌باشد.

گام سوم،توسعه و گسترش مفهوم بازاریابی داخلی:در این مرحله، بکارگیری استراتژی‌های بازاریابی داخلی به عنوان ابزار بکارگیری‌ استراتژی‌ها و اداره مشتریان در جهت دستیابی به اهداف سازمانی است‌ (Rafiq and Ahmed,2000) .

 

با توجه به اهمیت بازاریابی درونی و بازارگرایی پژوهش حاضر تلاش دارد تا رابطه بین دو متغیر را با توجه به نقش واسطه ای تعهد و رفتار شهروندی سازمانی مورد بررسی قرار داده و به این سوال که عواملی همچون بازاریابی داخلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی تا چه اندازه بر موفقیت بازارگرایی شعب بانک توسعه تعاون استان اصفهان تاثیرگذار است؟پاسخ دهد.
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...