پایان نامه ارشد در رشته زبان و ادبیات فارسی: بررسی حکایات عقلای مجانین در مثنویهای عطاربر اساس کتاب نیشابوری |
چکیده
در قرنهای دوم و سوم ه ق در جوامع اسلامی شخصیتهایی ظهور کردند که از طرف مردم ” عقلاء المجانین ” / “دیوانگان فرزانه” لقب گرفته بودند. در مورد” عقلاءالمجانین ” در فرهنگ اسلامی مسائل بسیاری مطرح شده است که از لحاظ عرفانی، کلامی، ادبی، روانشناسی و جامعه شناسی بسیار مهم است. عقلای مجانین افرادی بودند که با وجودِ دیوانگیِ ظاهری، دیدگاههایی حکیمانه داشتند که آن را با کلامی آمیخته با شوخی و طنز، رواج میدادند. ایشان با برخورداری از یک نوع هشیاریِ دینی و آزادی ویژهای که تنها به خودشان اختصاص داشت، انتقاداتشان را از اخلاق عمومی و ارباب قدرت، با بیپروایی بیان میکردند؛ از اینرو “دیوانگانِ دانا” در روزگارِ خود دارای کارکردِ اجتماعی- فرهنگی خاص بودند. علاوه بر این، احوال و تجربههای روحی ایشان غالباً سرشار از عشقی عمیق و صمیمی با پروردگار بود. آنان گاه تا آنجا با خداوند احساس نزدیکی میکردند که میتوانستد براحتی از چارچوب رابطهی معمولِ بندگان با خداوند بگذرند و شیوهای نو در ارتباط “خدا و بشر” دراندازند. آرا و احوال این “دانایان دیوانه” به دلایل متعدد، انعکاس گستردهای در آثار متفکرانی چون سنایی، ابنعربی، مولانا، ابنخلدون، ابنجوزی و بهویژه عطار نیشابوری داشته است.
این پایان نامه بهغیر از فصل مقدمه(فصل اول) و فصل نتیجه گیری(فصل پنجم)، دارای سه فصل دیگر است. اولین فصل بعد از مقدمه، فصل “کلیات”(فصل دوم) است. در این فصل، ضمن طرح مباحث عمومی پیرامون “عقلاءالمجانین” از جمله: دیدگاههای مختلف در مورد عقلای مجانین و تبیین شرایط اجتماعی آنان و معرفی مشاهیر این طایفه، به پیوند عقلای مجانین با سه مقولهی اجتماع، سیاست و الهیات میپردازیم. همچنین در این فصل با ارائه مدل “برخورد جهانها موازی” تحلیلی تازه از شخصیت، ذهن و زبان مجانین بدست داده میشود و ارتباط پارادوکس شطح و طنز با تجربهی معنوی دیوانگان سنجیده میشود. فصل سومِ پایاننامه به معرفی تفصیلی کتاب “عقلاءالمجانین” و مولف آن: ابوالقاسم نیشابوری و دیدگاههای او اختصاص یافته. فصل چهارم این رساله در مورد دیوانگان در مثنویهای عطار است. در این فصل علاوه بر ذکر گمانههایی در مورد دلایل توجه فوقالعادهی عطار به حکایات دیوانگان، به طبقهبندی و شمارش و مقایسهی کمّیِ حکایاتِ دیوانگان در چهار مثنویِ: مصیبتنامه، منطقالطیر، الهینامه و اسرارنامهی عطار پرداختیم. سرانجام نتایج حاصل از این پژوهشها را در فصل نتیجهگیری(فصل پنجم) گرد آوردهایم.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه
1-1- اهمیت و ضرورت تحقیق……………………………………………………………………………………………… 3
1-2- اهداف تحقیق………………………………………………………………………………………………………………… 4
1-3- پیشینهتحقیق…………………………………………………………………………………………………………… 4
فصل دوم: کلیات
2-1- پژوهشی در موردِ اصطلاح “عقلای مجانین”……………………………………………………………… 6
2-1-1- دیدگاه ابوالقاسم نیشابوری و ابن عربی…………………………………………………………….. 6
2-1-2- دیدگاه ابن خلدون……………………………………………………………………………………………… 9
2-2- وضعیت اجتماعی عقلای مجانین………………………………………………………………………………. 10
2-3- تنوع در میان عقلای مجانین……………………………………………………………………………………… 11
2-4- عقلای مجانین و هنر…………………………………………………………………………………………………… 12
2-5- واکنش عقلای مجانین در برابر نسبتِ جنون……………………………………………………………. 14
2-6- عقلای مجانین در آثار متفکران اسلامی……………………………………………………………………. 15
2-7- بررسی دلایلِ توجه متفکران و صوفیه به عقلای مجانین………………………………………… 15
2-8- معیارهای شناختِ عقلای مجانین و تمایز آن ها با سایر دیوانگان…………………………….. 17
2-9- آشنایی با عقلای مجانین مشهور……………………………………………………………………………….. 18
2-9-1- بهلول………………………………………………………………………………………………………………….. 18
2-9-2- شبلی………………………………………………………………………………………………………………….. 20
2-9-3- محمد معشوق طوسی………………………………………………………………………………………. 22
2-10- نگاهی به “عقلاءالمجانین” از سه منظر…………………………………………………………………. 24
2-10-1- عقلای مجانین و امور اجتماعی…………………………………………………………………….. 24
2-10-2- عقلای مجانین و امور سیاسی……………………………………………………………………….. 27
2-10-2-1- ارتباط زبان و قدرت در حکایات عقلای مجانین……………………………….. 27
عنوان صفحه
2-10-2-2- عقلای مجانین و شیعه………………………………………………………………………… 29
2-11- عقلای مجانین و الهیات…………………………………………………………………………………………… 31
2-11-1- مدل “جهانهای موازی و بر خورد آن ها”……………………………………………………. 31
2-11-2- نگاهی به جریانِ تصوف از منظر مدل ” برخورد جهانهای موازی”………….. 33
2-11-3- عقلای مجانین و “برخورد جهان های موازی”…………………………………………….. 34
2-11-4- ارتباط “برخورد جهانهای موازی”با زبان عقلای مجانین………………………….. 36
2-11-4-1- پارادوکس……………………………………………………………………………………………… 38
2-11-4-2- شطح…………………………………………………………………………………………………….. 39
2-11-4-3- طنز……………………………………………………………………………………………………….. 39
2-12- مجذوبان الهی……………………………………………………………………………………………………………. 41
2-12-1- نقش عقلای مجانین در پر رنگ کردن مفهوم عشق در تصوف………………….. 42
2-12-2- گزارش ابن عربی از جنون خود……………………………………………………………………. 43
2-12-3- انفعال روحی مجانین و نظریهی دریافت(هرمنوتیک)………………………………….. 44
2-13- دگراندیشان………………………………………………………………………………………………………………… 46
2-13-1- واسوخت صوفیانه…………………………………………………………………………………………… 47
2-13-2- فیلسوفان مبتدع و اولیا الله……………………………………………………………………………. 50
2-13-3-دلایل پیدایش “واسوخت صوفیانه” در کلام مجانین…………………………………… 51
2-13-4- واسوخت صوفیانهی اولیا الله…………………………………………………………………………. 54
فصل سوم: نگاهی به کتاب “عقلاءالمجانین” تالیف ابوالقاسم نیشابوری
3-1- ابوالقاسم نیشابوری………………………………………………………………………………………………………. 58
3-2- چاپهای “عقلاءالمجانین……………………………………………………………………………………………. 60
3-3- سیری در کتاب عقلای مجانین………………………………………………………………………………….. 61
فصل چهارم: دیوانگان در مثنوی های عطار
4-1- دلایل فزونی بسامد حکایات عقلای مجانین در آثار عطار………………………………………… 67
4-2- نظر عطار در مورد دیوانگان………………………………………………………………………………………… 70
4-3- طبقه بندی حکایات عقلای مجانین در مثنوی های عطار……………………………………….. 73
فصل پنجم: نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………… 84
فهرست منابع و ماخذ………………………………………………………………………………………………………………. 86
مقدمه
در بطن هر جامعهی مترقی یا فرهنگ زندهای – بهویژه در دوران تمدن سازی- همواره جریانهای فکری متعدد و گاه متضادی وجود دارد که به موازات یکدیکر در حال پیشرفتند. اگرچه در یک نگاه کلی، بعضی از این جریانها نسبت به سایرین ” اصلی” به حساب میآیند، اما این مسئله هرگز نباید سبب شود که “جریان اصلی” بهعنوان ” تنها جریان” فکری تلقی شود یا در اهمیتِ سایر جریانهای موازی تردید شود.
در جوامع اسلامی نیز، از همان سالهایی كه مسلمانان گامهای نخستین را برای ساختن تمدن اسلامی برمیداشتند و “خردگرایی” جریان اصلی فکری و محور تمام فعالیتهای فرهنگی بود، افرادی در گوشه و كنار سرزمینهای اسلامی ظهور كردند كه ارائه دهندهی”شیوهای غیر معمول در اندیشیدن” بودند. این افراد که از تاریخ نامعلومی به بعد، در تمدن اسلامی “عقلای مجانین” نامیده شدند، با تکیه بر نوع خاصی از “جنون”، – آگاهانه یا نا آگاهانه- مفهوم “خرد “رایج در میان عامه را نقد و به نوعی خودآگاهی و آزادی معنوی دعوت میکردند.
در قرنهای 4 و 5 ه ق(عصر طلایی تمدّن اسلامی) که خردگرایی در اوج اهمیّت و اعتبار خود بود، این دیوانگان دانا و جنونشان، آنقدر اهمیت یافته بودند كه مولفانی را برانگیزد تا در باب آنها، کتابها و رسالههای مستقلی پدید آرند. از جملهی این مولفان میتوان به: ابوبشر دولابی (وفات: 310)، ابن ابی زهر (وفات: 325)، ابوالحسنبن ابیبكر مقسم (وفات: قرن 4)، و ابوالقاسم حسن نیشابوری (وفات: 406) اشاره کرد.(مارزلف، 1388: 11) البته از این میان، كتاب “عقلاء المجانین” ابوالقاسم نیشابوری، یگانه اثری است که تا روزگار ما باقی مانده است.
امّا، عقلای مجانین چه كسانی بودند؟ آنها افرادی بودند كه از دولتِ جنونِ مقدسی كه گریبان گیرشان شده بود- و یا جنونی كه رندانه به خود میبستند- از خرد معاش اندیش و معمولی مردم زمانه فارغ بودند. آنان را به استناد حدیث نبوی: « رُفِعَ القَلَمُ عَنْ ثَلاثَةٍ: عَنِ النائِمِ حَتّى یَسْتَیْقِظَ وَ عَنِ الَمجْنونِ حَتّى یُفیقَ وَ عَنِ الطِفلِ حَتّى یَحْتَلِمَ؛ مسند احمد ۱/ ۱۴۰ » از نظر فقهی “مرفوعالقلم” (کسانیکه در مقابل اعمال خود بازخواست نمیشوند) میخواندند. این بدین معنی بود که تکالیف شرعی از آنان ساقط شده بود و آنان در کردار خود آزاد از هر نوع قانون الهی یا بشری بودند. همین آزادی درونی و بیرونی بود كه به ایشان اجازه میداد از مفاهیم مسلط یا مقدّس روزگار خود عبور كنند و با نگاه تیزبین و عادت ستیزِ خود، كه ورای مفاهیم عرفی به حقیقت امور ناظر بود، طرحی تازه در شیوهی ارتباط انسان با خدا، انسان با مردم و انسان با ارباب قدرت درافكنند. آنان با “نگاهی نو” به باز تعریف مفاهیم پیرامون خود میپرداختند و در مورد مسایل گوناگون، آرای خود را بیخوف و طمع بیان میکردند. بدین سبب ما آنها را در حالات و منظرهای گوناگون مییابیم: گاه در سوز و گداز عشق الهی و گاه در حال تعریضهای گستاخانه به كار خلقت – و این دو البته در منطق ایشان تضادی با هم ندارند -؛ وقتی در نقش واعظی خیرخواه كه با طنزی دردآلود بر بیرسمیها و بیاخلاقیهای رایج در بین مردم میتازند و وقتی دیگر در نقش سخنگوی جریانهای مخالف سیاسی كه از كژیهای دستگاه حكومت، بیباكانه انتقاد میكنند و با رفتار خود قدرتمندان را تحقیر مینمایند.
آرا و احوال این “دانایان دیوانه” انعکاس گستردهای در آثار متفکرانی چون سنایی، عطار، ابنعربی، مولانا، ابنخلدون و ابنجوزی داشته است. زبان طنزآمیز و نکته سنجیها و صراحت و سادگی مجانین، نیز موجب شد تا این “دیوانه نمایان” به شخصیتهای محبوب عامه نیز بدل شوند و حکایات بسیاری به نام ایشان در ادبیات عامه رایج گردد.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-10-03] [ 01:13:00 ب.ظ ]
|