تركیب اجتماعی جمعیت ایران متشكل از سه جامعه متمایز شهری، روستایی و عشایری است. حیات اجتماعی در این سرزمین از دیرباز متأثر از روابط متقابل و زندگی توأمان مذكور بوده و در این میان، جامعه عشایری همواره نقش بارز و تعیین كننده در سرنوشت سیاسی و حیات اقتصادی كشور داشته است و در حال حاضر با جمعیت حدود 212/000 خانوار و حدود 1/200/000 نفر20% مواد پروتئینی و سایر فرآورده های دامی و 35% صنایع دستی كشور را تولید می كنند و علاوه بر آن با حضور مؤثر در عرصه های سیاسی و اجتماعی كشور در حال تلاش و ایفای نقش مؤثر خود هستند.

(سازمان امور عشایر کشور، 1338).

   جامعه عشایری ما متشكل از ۱۰۱ ایل و ۵۹۸ طایفه است و شش میلیون نفر نیز تحت تأثیر فضای عشایری هستند یعنی در حالی كه در جایی خانه دارند اما هنوز ییلاق و قشلاق می كنند. به این ترتیب عشایر هنوز هم یكی از بزرگترین گروه های قومیتی كشور را تشكیل می دهند. قلمرو كوچ و استقرار عشایر كوچنده ایران گستره وسیعی بالغ بر ۹۶۳ هزار كیلومتر مربع (۵۹ درصد مساحت ایران) را تشكیل می دهد. این مجموعه بزرگ انسانی، مسائل و موضوعات مرتبط فرابخشی و فرامنطقه ای دارند كه توجه و برنامه ریزی ویژه ای را می طلبد. ایلات و عشایر ایران با داشتن ۲۴ میلیون رأس دام،۴۵۰ هزار هكتار اراضی كشاورزی و ۲۰ هزار هكتار باغ نقش قابل توجهی در تأمین مواد پروتئینی،  لبنی و كشاورزی دارند. (احمدی، 1383ص25) جامعه عشایری در تاریخ پرفراز و نشیب ایران، با تلاش هایی كه از خود نشان داده اند از یک سو مانع و جلوگیر دست اندازی و تجاوز بیگانگان و دولت های استعمارگر به خاك ایران شده اند و از سوی دیگر، ذخایر فرهنگ بومی خود را كه از هزاران سال پیش ریشه دارد، حفظ كرده اند. اما متأسفانه كمتر به شرح و بسط این دو جنبه اصلی جامعه عشایری در سطحی گسترده، پرداخته شده است و بخش مهمی از امنیت این مرز و بوم بویژه در مقاطع سخت، بر دوش عشایر بوده است. جامعه عشایری و ایلی تقریباً جامعه ای است که در سایه مقتضیات و شرایط معیشتی و زیست محیطی و الزامات فرهنگی و اجتماعی نسبت به دیگر جوامع شهری و روستایی کمتر دچار تغییرات فرهنگی شده است و عشایر ما از دیرباز با تكیه بر مقررات عرفی و مدیریت محلی، به امور خود رسیدگی می كردند و منافع جمعی خود را پاس می داشتند. اما به دنبال تحول گسترده ناشی از شهرنشینی و قانونگذاری های مختلف، این جامعه متشكل دچار نابسامانی و بهم ریختگی شده است. خلاء مدیریتی در وضعیت فعلی، بنیان  زندگی و قلمرو آنان را مورد تهدید قرار داده است. بنابراین باید رویكرد جدیدی را برای واگذاری امور به مردم و استفاده از مشاركت عشایر در عرصه های مختلف بوجود آورد، تا پویایی در عرصه های اجتماعی و دستیابی به عدالت اجتماعی را برای آنان فراهم آوریم. مسأله دیگر آن است كه لازمه زندگی عشایری تحرك و جابه جایی در قلمروهای متفاوت است. (همان منبع) یکی از مسائل تأثیرپذیر در عرصه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه عشایر مانند بسیاری از جوامع میزان مشارکت و حضور مردم در عرصه های امنیتی و دفاعی است. کشور ایران به دلیل واقع شدن در منطقه خاورمیانه با مخاطرات، چالش‌ها و تحولاتی عمده در محیط امنیتی خود رو به رو است. (واعظی، 1386ص60)

عشایر کشورمان در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، دفاعی – امنیتی و … حضور داشته اند و نظر به شرایط و موقعیت جغرافیایی خاص زندگی عشایر، نقش آفرینی عشایر در حوزه دفاعی و پاسداری از مرزها بیش از سایر بخش به چشم می خورد و در این ارتباط حضور مؤثر عشایر در صحنه یكی از این عوامل موفقیت‌آمیز در طول هشت سال دفاع مقدس بود. مطمئنا بدون حضور عشایر این افتخارات دفاع مقدس رقم نمی‌خورد، امروز نیز شرایط این گونه است یعنی همه‌ی سعادت كشور در گروی حضور فراگیر مردم در همه‌ عرصه‌ها است. نكته‌ی دوم در موفقیت در جنگ كارهای مبتكرانه در جبهه‌ها بود امروز نیز باید در همه‌ی صحنه‌های پیش‌رونده‌ی انقلاب به ابتكارات توجه لازم شود. (لاریجانی، 1388ص15) پاسداری از مرزها و امنیت کشور، نظر به شرایط خاص منطقه و حضور بیگانگان در خاک بعضی از کشور های همسایه از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و در خصوص امنیت آمده است که امنیت یک مفهوم چندوجهی است؛ و به همین جهت درباره آن اختلاف نظر زیادی وجود دارد. تعاریف مندرج در فرهنگ

پایان نامه

 های لغت درباره مفهوم کلی امنیت، بر روی احساس آزادی از ترس یا احساس ایمنی که ناظر بر امنیت مادی و روانی است، تأکید دارند. (ماندل، 1379 ص70) و یکی از ابعاد مهم امنیت، امنیت مرزهای یک کشور است و مرز سیاسی مهمترین عامل تشخیص وجدایی یک واحد سیاسی از واحدهای دیگر است. (میرحیدر،1371:ص165) خطوط مرزی، خطوط اعتباری و قراردادی هستند که به منظور تحدید حدود یک واحد سیاسی بر روی زمین مشخص می شوند. بنابراین مرزها از بحث های اصلی و مهم جغرافیای سیاسی به شمار می روند. چنانچه منظور از واحد سیاسی دولت باشد، خطوطی که سرزمین یک دولت را از دولت همسایه جدا می سازد، به مرزهای بین المللی معروفند. مرز در اصطلاح حقوق عمومی حد فاصل دو کشور را گویند. حد فاصل مزبور قطعه ای است از زمین که طول آن بین دوکشور غالبا مشخص است ولی عرض آن مقیاس مشخصی ندارد. برحسب قرارداد بین دول و مقاصد مختلف ممکن است اندازه معینی برای آن در نظر گرفته شود. (لنگرودی،1372: ص 145) هم اکنون مناطق شرقی کشور از حساسیت خاصی برخوردار است و بی ثباتی سیاسی همسایگان شرقی، وجود نیروهای بیگانه در خاک کشورهای همسایه از جمله مواردی است که در امنیت کشور ما نیز تأثیرگذار است و بی توجه و یا کم توجهی به مرزنشیان و نقش مهم آنها در این عرصه می تواند عوارض ناگواری را به همراه داشته باشد. حضور عشایر غیور در مرزها تاكنون دشمنان را از هر گونه تحركی در این مناطق ناامید كرده و این موضوع ضریب امنیتی را در مرزها بسیار بالا برده است. (فیوضی، 1388ص46) در این رأستا، کشورهایی که درگیر ناامنی در مناطق مرزی خود بوده اند، دریافته اند که عمده ترین مسائل مربوط به این ناامنی ها، ناشی از شرایط توسعه نیافتگی و پی آمدهای تبعی آن بوده است. به عبارت دیگر شرایط فقر و تنگدستی در این مناطق می تواند محیط مناسبی جهت ناامنی و تحریک دشمنان در این مناطق گردد. در واقع توسعه ­نیافتگی مناطق مرزی، ارتباط مستقیمی با عدم تعادل بین مناطق مرزی و مرکزی یک کشور دارد. همچنین با گسترش ناامنی و توسعه نیافتگی در مناطق مرزی، نتایج آن به طور مستقیم و بلافاصله به کل کشور منتقل می شود. (عندلیب، 1380ص 86) یكی از مهم‌ترین برنامه ها برای تأمین امنیت مناطق مرزی می تواند توجه به مقوله مشاركت مردم در محافظت از مرزها باشد. در تمام پدیده ها از آن جمله مسائل دفاعی، مشارکت مردم نیازمند شناخت و بررسی ابعاد و متغیرهای دخیل در این امر می باشد. در شرایط فعلی که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه با گذشته متمایز است، ضروری است که الگوها و رویکردهای جدیدی برای مشارکت مردم تعریف و تبیین گردد. مشارکت جزئی از مفاهیم اصلی جامعه شناختی و یک واقعیت اجتماعی است. بدون مشارکت مردم در امر توسعه به موفقیت چندانی نمی توان رسید. بطورکلی مشارکت یک حرکت آگاهانه، فعال، آزاد و یک رفتار اجتماعی و گروهی است و باید بدانیم که معلول چه عوامل اجتماعی است. مشارکت در وهله اول یک رفتار اجتماعی است. چگونگی اجتماعی بودن آن مبحثی است که باید مورد بررسی قرار گیرد و از آنجا که مشارکت بر اساس یک رابطه متقابل استوار است، رفتار اجتماعی است. رفتار اجتماعی عملی است که با توجه به انتظارات افراد دیگر آن را انجام می دهد. ملک محمدی عوامل مختلفی را در مشارکت و حضور مردم در عرصه های مختلف مؤثر می داند. این عوامل عبارتند از: مردم، زمینه حرفه ای، توان و قابلیت های فردی، شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی، نیاز به تغییر کردن انطباق و قبولی وضع جدید می باشد (ملک محمدی ،1361ص6).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...