از نظر ارگان یک تفاوت حیاتی میان این دو نوع فعالیت این است که آیا ‌به این رفتارها پاداش داده می شود و یا در صورت عدم مشاهده رفتار، محرومیت هایی اعمال می‌گردد یا خیر؛ چرا که رفتار شهروندی سازمانی و فعالیت‌های مرتبط با آن بایستی مستقل از پاداش های رسمی درک شود، چون رفتار شهروندی سازمانی رفتاریست که از نظر سازمانی پاداش داده نمی شود (کاخکی و قلی پور، ۱۳۹۰).

 

رویکرد دیگر، رفتار شهروندی سازمانی را جدا از عملکرد کاری مورد توجه قرار می‌دهد. اتخاذ چنین رویکردی مشکل تمایز میان عملکردهای نقش و فرانقش را مرتفع می‌سازد. در این رویکرد، رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان یک مفهوم کلی شامل تمام رفتارهای مثبت و سازنده افراد در داخل سازمان همراه با مشارکت کامل و ‌مسئولانه، در نظر گرفته شود (کاخکی و قلی پور، ۱۳۹۰).

 

۲-۲-۵ ویژگی های رفتار شهروندی سازمانی کارکنان

 

    • رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری تفویض ناپذیر است یعنی اینکه رفتار باید داوطلبانه باشد نه یک وظیفه از پیش تعیین شده ونه بخشی از وظایف رسمی فرد باشد

 

  • رفتار شهروندی سازمانی، به بالاترین علایق سازمان دخالت دارد یعنی رفتار، جنبه سازمانی

دارد.

 

  • رفتار شهروندی سازمانی، ماهیتی چندوجهی دارد (بینستک و همکاران، ۲۰۱۰).

۲-۲-۶ انواع رفتار شهروندی در سازمان

 

گراهام با به کار بردن دیدگاه تئوریکی خود که مبتنی بر فلسفه سیاسی و تئوری مدرن علوم سیاسی بود، مطرح می‌کند که ما سه نوع رفتار شهروندی داریم.

 

      • اطاعت سازمانی: این واژه میل کارکنان به پذیرش و پیروی کردن از قوانین، مقررات و رویه ­های سازمانی را توصیف می­ کند، به عبارتی این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیت­شان شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته ‌شده‌اند. شاخص­ های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ­ها با توجه به منابع سازمانی است. اطاعت سازمانی دارای سابقه­ای قدیمی در زمینه تحقیقات رفتار شهروندی سازمانی است. اطاعت سازمانی پذیرش ضرورت و مطلوبیت منطقی و مقررات سازمانی است که در شرح شغل­ها و خط مشی­های سازمان انعکاس می­یابد. احترام به قوانین و دستورالعمل­ها، متعهد بودن به اتمام کار در زمان مقرر و توجه کافی به کار بیانگر اطاعت است. مفهوم فرمان برداری سازمانی گراهام، رفتار شهروندی سازمانی در سطح سازمانی ویلیامز و اندرسون و مفهوم پیروی از قوانین و رویه ­های سازمانی که به وسیله بورمن و موتوویدلو بیان شد، همگی نشان دهنده این سازه می­باشند و حاصل آن درونی کردن و پذیرش قوانین سازمانی، مقررات و رویه­ ها حتی در حالت عدم وجود نظارت است. دلیل اینکه این رفتار به عنوان یک نوع از رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفته می­ شود این است که حتی با وجود اینکه از هر کسی انتظار می­رود تا از مقررات، قوانین و رویه ­های سازمانی در همه مواقع اطاعت کند، بسیاری از کارکنان به سادگی آن را انجام نمی­دهند. ‌بنابرین‏ کارکنانی که به صورت وجدانی از تمام مقررات و دستورالعمل­ها حتی در شرایط نبود نظارت، اطاعت ‌می‌کنند به عنوان شهروندان خوب به حساب می­آیند. لازم به ذکر است، اطاعت سازمانی به وسیله رفتاری مشخص می شود که ساختار منطقی مطلوب و قوانین و مقررات لازم در یک سازمان را تشخیص می‌دهد و می پذیرد شاخص های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام و ظایف محول شده به طور کامل و مسئولیت پذیری همراه با احترام به منابع سازمانی است (بینستک و همکاران، ۲۰۱۰).

 

  • وفاداری سازمانی: میل کارکنان به فداکاری و قربانی کردن منافع شخصی در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان را تشریح می­ کند، به عبارت دیگر این وفاداری به سازمان، از وفاداری به خود سایر افراد و بخش­های سازمانی متفاوت است؛ و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است. در واقع وفاداری سازمانی، پیروی از موازین سازمان و عمل کردن به وظایف، ماورای علایق کوته بینانه فردی، گروه ­های کاری و یا بخش­هاست. این دسته از رفتارها شامل دفاع از سازمان در مقابل تهدیدات، مشارکت در به دست آوردن حسن شهرت برای سازمان و مشارکت با دیگران برای دستیابی به منافع کل ‌می‌باشد. وفاداری سازمانی به خاطر ارتقاء جایگاه سازمان نزد ذینفعان بیرونی ضروری است. حمایت و دفاع در مقابل تهدیدات بیرونی و حفظ تعهد حتی در شرایط نامطلوب می ­تواند به عنوان وفاداری نگریسته شود. بلیک لی و مورمن نشان دادند که این نوع رفتار متمایز از سایر انواع رفتار شهروندی سازمانی است. وفاداری سازمانی دربرگیرنده مفهوم طرفداری صادقانه گراهام، مفهوم اشاعه و گسترش حسن نیت و حمایت از سازمان جرج و جونز و مفهوم طرفداری، حمایت و دفاع از اهداف سازمانی بورمن و موتوویدلو است.

پس می توان این نتیجه را دریافت کرد که، وفاداری به سازمان، از وفاداری به خود، سایر افراد و بخش های سازمانی متفاوت است. این دسته از رفتارها شامل دفاع از سازمان در مقابل تهدیدات، مشارکت در به دست آوردن حسن شهرت برای سازمان و مشارکت با دیگران برای دستیابی به منافع کل می‌باشد (بینستک و همکاران، ۲۰۱۰).

 

    • مشارکت سازمانی: این واژه با مشارکت فعال کارکنان در اداره امور سازمان پیدا می­ کند به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی و مسائل جاری سازمان. مشارکت به طور واقعی سه شکل دارد:

 

    • مشارکت اجتماعی: درگیر بودن فعال کارکنان را در امور سازمان و مشارکت در فعالیت­های اجتماعی در سازمان را توصیف می­ کند (مثل حضور در جلسات غیر اجباری و محترم شمردن مسائل سازمانی و پا به پای آن حرکت کردن).

 

    • مشارکت حمایتی: میل کارکنان به بحث و چالش برانگیز بودن برای بهبود سازمان به وسیله پیشنهاد دادن ابداع و تشویق دیگران کارکنان به بیان آزادانه عقایدشان را توصیف می­ کند.

 

  • مشارکت عملی (وظیفه ­ای): مشارکت کارکنان را که فراتر از استانداردهای مورد نیاز کاری است توصیف می­ کند. به عنوان مثال قبول کردن داوطلبانه تکلیف اضافی کار کردن تا دیر وقت برای اتمام پروژه­ های مهم تر.

گراهام با انجام این دسته­بندی از رفتار شهروندی، معتقد است که این رفتارها مستقیما تحت تأثیر حقوقی قرارداد که از طرف سازمان به فرد داده می­ شود. در این چارچوب حقوق شهروندی سازمانی شامل عدالت استخدامی، ارزیابی و رسیدگی به شکایات کارکنان است. بر این اساس وقتی که کارکنان می­بینند که دارای حقوق شهروندی سازمانی هستند به احتمال بسیار زیاد از خود، رفتار شهروندی (از نوع اطاعت) نشان می­ دهند. در بعد دیگر حقوقی یعنی تأثیر حقوق اجتماعی سازمان – که دربرگیرنده رفتارهای منصفانه با کارکنان نظیر افزایش حقوق و مزایا و موقعیت­های اجتماعی است – بر رفتار کارکنان نیز قضیه به همین صورت است. کارکنان وقتی می­بینند که دارای حقوق اجتماعی سازمانی هستند به سازمان وفادار خواهند بود و رفتار شهروندی (از نوع وفاداری) از خود بروز می­ دهند و سرانجام وقتی که کارکنان می­بینند به حقوق سیاسی آن ها در سازمان احترام گذاشته می­ شود و به آن ها حق مشارکت و تصمیم ­گیری در حوزه ­های سیاست­گذاری سازمان داده می­ شود، باز هم رفتار شهروندی (از نوع شهروندی) از خود نشان می­ دهند.

 

‌بنابرین‏ مشارکت سازمانی به وسیله هم اندیشی در مدیریت سازمانی توصیف می شود و میل کارکنان به درگیرشدن فعال در همه ابعاد زندگی سازمانی را توصیف می‌کند (بینستک و همکاران، ۲۰۱۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...