پایان نامه رشته مدیریت اجرایی: بررسی اثر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار |
1-2 بیان مسئله………………….. 4
1-3 اهمیت موضوع………………….. 5
1-4 اهداف پژوهش…………………….. 6
1-5 قلمرو تحقیق…………………… 6
1-5-1 قلمرو زمانی…………………… 6
1-5-2 قلمرو مکانی…………………… 6
1-5-3 قلمرو موضوعی…………………… 6
1-6 پرسشها و فرضیات تحقیق…………………… 7
1-7 کاربردهای پژوهش……………………. 8
2 فصل دوم………………….. 10
2-1 سرمایه فکری…………………… 11
2-1-1 مقدمه………………….. 11
2-1-2 تعاریف سرمایه فکری…………………… 12
2-1-3 ی بر چشمانداز تاریخی سرمایه فکری……….. 17
2-1-4 سنجش سرمایه فکری…………………… 21
2-2 حاکمیت شرکتی…………………… 33
2-2-1 مقدمه………………….. 33
2-2-2 تعریف حاکمیت شرکتی………………….. 34
2-2-3 تئوری نمایندگی…………………… 41
2-2-4 روشهای حاکمیت و کنترل شرکتی…………………… 46
2-3 ارزش بازار………………….. 50
2-3-1 مقدمه………………….. 50
2-3-2 انواع ارزش سهام………………….. 51
2-4 پیشینه تحقیق…………………… 52
3 فصل سوم………………….. 60
3-1 مقدمه………………….. 61
3-2 روش تحقیق…………………… 61
3-3 طرح مسئله و هدف تحقیق…………………… 64
3-4 فرضیات پژوهش…………………….. 65
3-5 روش گردآوری اطلاعات……………………. 67
3-6 جامعهی آماری…………………… 67
3-7 قلمرو تحقیق…………………… 68
3-7-1 قلمرو موضوعی…………………… 68
3-7-2 قلمرو مكانی…………………… 68
3-7-3 قلمرو زمانی…………………… 69
3-8 متغیرهای تحقیق…………………… 69
3-8-1 متغیرهای مستقل…………………… 69
3-8-2 متغیر وابسته………………….. 71
3-8-3 متغیر کنترلی…………………… 71
3-8-4 متغیر مداخلهگر………………….. 72
3-9 روشهای آماری و آزمون فرضیهها…………………. 73
3-9-1 معرفی مدلهای مورداستفاده ………………….74
3-9-2 نحوهی آزمون فرضیههای تحقیق…………………… 74
3-9-3 استنتاج آماری از رگرسیون………………….. 79
3-10 نرمافزارهای رایانهای مورداستفاده ………………….81
3-11 اعتبار درونی و برونی تحقیق…………………… 81
3-12 بررسی فروض مدل رگرسیون خطی كلاسیك………. 82
3-12-1 وجود خودهمبستگی…………………… 84
3-12-2 وجود ناهمسانی واریانس…………………….. 85
3-12-3 آزمون F و آزمون هاسمن…………………… 86
4- فصل چهارم………………….. 88
4-1 مقدمه………………….. 89
4-2 آمار توصیفی داده ها…………………. 90
4-3 آزمون فرضیه ها…………………. 91
4-3-1 آزمون فرضیه اول………………….. 91
4-3-2 آزمون فرضیه دوم………………….. 95
5 فصل پنجم………………….. 99
5-1 خلاصه تحقیق…………………… 100
5-2 نتیجه گیری………………….
5-3 مقایسه با تحقیقات مشابه………………….. 103
5-4 محدودیت های تحقیق…………………… 104
5-5 پیشنهادات برای تحقیقات آتی…………………… 105
6- پیوست و ضمیمهها…………………. 106
7 – منابع و مآخذ 117
8-منابع فارسی………………………………………..124
9- منابع لاتین……………………………………….126
چکیده:
در این تحقیق به بررسی رابطه میان سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتها با در نظر گرفتن عاملیت حاکمیت شرکتی پرداخته شد بهگونهای که شرکتها ازلحاظ حاکمیت شرکتی خوب و بد، تفکیک شدند و رابطه میان سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتی بهطور مجزا در این شرکتها موردبررسی قرار گرفت. به جهت تفکیک حاکمیت شرکتی خوب و بد از 5 شاخص استفادهشده که مشتمل بر 12 سؤال میباشد. جامعه آماری موردنظر مربوط به 100 شرکت میباشد که طی سالهای مالی 1387 الی 1391 موردبررسی قرار گرفتند که اطلاعات این شرکتها از سایت کودال مربوط به سازمان بورس اوراق بهادار استخراجشده است. تحلیل دادهها با نرمافزار Eviews صورت گرفته است. دادههای موردبررسی این تحقیق از نوع پانل میباشد و با توجه به آزمونهای صورت گرفته چه برای شرکتهایی با حاکمیت شرکتی خوب و چه بد، روش اثرات تصادفی برای دادههای پانل که مبتنی بر روش حداقل مربعات تعمیمیافته میباشد، استفادهشده است. از مقایسه نتایج برآورد الگو به روابط معناداری، بین سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتی در شرکتهایی که حاکمیت شرکتی خوب و بد داشتند، رسیدیم.
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
کمیته بازل[1] توجهات را معطوف نیاز مبرم به مطالعه، فهم و بهبود حاکمیت شرکتی در مؤسسات مالی نموده است. پیام اصلی کمیته بازل این است که حاکمیت شرکتی خوب کارایی نظارت را افزایش میدهد. علاوه بر این کمیته معتقد است حاکمیت شرکتی برای ضمانت سیستم مالی صحیح موردنیاز است. با افزایش رقابت جهانی و پیشرفت تکنولوژی، سیستمهای حسابداری سنتی با مشکلاتی روبرو شده اند. یکی از این مشکلات اساسی، عدمکفایت و ناتوانی آن ها در سنجش و ملحوظ نمودن سرمایه های فکری در صورتهای مالی شرکتها است. در سبز فایل، تنها با تکیهبر سرمایه های فیزیکی و دارایی های مشهود نمیتوان به کارایی و بهرهوری رسید، بلکه در بدبینانهترین حالت تولید نیز، بایستی سرمایه های فکری را مدنظر قرارداد تا از این طریق بتوان بر مزیتهای رقابتی شرکتها افزود. به تعبیری، سرمایه های فكری بهعنوان سرمایه واقعی و جزء استراتژیکیترین سرمایه های سازمانهای عصر حاضر بهویژه برای مراكز پژوهشی و سازمانهای دانشمحور، مطرح میباشند. لذا سازمانهای دانشمحور، جهت كسب مزیت رقابتی پایدار، نیازمند شناسایی و مدیریت آگاهانه و نظاممند سرمایه های فكری خود میباشند. ارزش سرمایه فکری برابر با تفاوت ارزش بازار و خالص ارزش دفتری شرکت است. ادوینسون و سولیوان كه از پیشگامان پژوهش درزمینه سرمایه فكری بهحساب میآیند، تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری را بهعنوان ارزش سرمایههای فكری تعریف میكنند. با توجه به این دیدگاه، سرمایه فكری از سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری تشکیلشده است. به اعتقاد ادوینسون و مالونه، جایگاه ارزش از ادغام سه نوع سرمایه فوقالذکر جهت نیل به نتایج مطلوب ایجاد میگردند. در درون این جایگاه ارزش، سرمایه فکری شرکت دارای خواصی به شرح زیر میباشد:
1- سرمایه فکری می تواند مانند اختراع ثابت و یا مانند ظرفیتهای انسانی منعطف باشد.
2- سرمایه فکری می تواند هم شامل ورودی ها و هم شامل خروجیهای فرایند ایجاد ارزش باشد، لذا سرمایه فکری دانشی است که می تواند به ارزش تبدیل شود و یا محصول نهایی فرایند انتقال دانش باشد.
3- سرمایه فکری از کنش و واکنش سرمایه های انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ایجاد می شود.
4- ارزش مستقیماً و بهتنهایی از طریق یکی از این عوامل ناشی نمی شود، بلکه تنها از طریق برقراری تعاملی نظاممند و بهینه میان این سه جزء ایجاد میگردد.
با ورود سرمایهگذاران شرکتی، تفکر غالب بر عملکرد شرکت، کسب سود و عملکرد بهتر میباشد. نتایج آنان نشان میدهد که مالکیت شرکتی بهگونهای مثبت و معنیداری با عملکرد شرکت ارتباط دارد؛ یعنی با حضور مؤثر مالکان شرکتی در ساختار مالکیت شرکتها، عملکرد شرکتها بهتر میشود. چون این نوع از سرمایه گذارن به دنبال سود و عملکرد بهتر هستند و بانفوذ و کنترلی که در ساختار مالکیت شرکتها به دست میآورند، به دنبال محقق کردن این هدف برمیآیند. طراحی نظام راهبری شرکتی بهعنوان راهکاری است که موجب ترغیب شرکتها در استفاده کارآمد از منابع میشود. پیچیدگی روابط اقتصادی و اجتماعی در بنگاههای اقتصادی و بروز تضاد منافع در حوزههای مختلف میان گروههای مختلف ذینفعان، نیاز به استقرار نظام حاکمیتی را برای حمایت از منافع ذینفعان دوچندان میسازد. هر کشور با توجه به نوع فرهنگ، زمینه تاریخی، فضای حقوقی و نهادهای حاکم بر آن دارای چارچوب خاص خود برای حکمرانی میباشد. در کشور ما طی چند سال اخیر، کوششهایی برای شناساندن ماهیت نظام حاکمیت شرکتی و اهمیت آن از بعد نظارت بر بنگاههای اقتصادی صورت پذیرفته است. سازمان بورس و اوراق بهادار ایران نیز در راستای افزایش نظارت بر بازار سرمایه و شرکتهای سهامی عام، گامهایی در این خصوص برداشته است ولیکن از بعد قوانین و مقررات، فعالیت و اقدامات خاصی برای نهادینه کردن این مقوله در سطح شرکتها اعمال آن در بازار سرمایه صورت نگرفته است و صرفاً آییننامهای تحت عنوان «نظام راهبری شرکت » در سازمان بورس اوراق بهادار تهیه و ارائهشده است و هیچگونه الزام و اجباری برای اجرا و بهکارگیری آن وجود ندارد. ارزش بازار سهام شرکتها میتواند متأثر از عوامل گوناگونی باشد که تاکنون تعداد زیادی از این عوامل در تحقیقات و متون مختلف موردبحث و بررسی قرارگرفته است. هدف اصلی گزارشگری مالی کمک به استفاده کنندگان بهویژه سرمایهگذاران در تصمیمگیریهای اقتصادی است و ارزیابی ارزش شرکت، مبنای اصلی تصمیمات اقتصادی سرمایهگذاران قرار میگیرد؛ بنابراین ارزیابی سودمندی اطلاعات حسابداری در ارزشیابی سهام یا مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش شرکت که در تحقیقات اخیر موردتوجه زیادی قرارگرفته، بهعنوان یک الگوی اصلی در تحقیقات حسابداری مالی مطرحشده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا اثر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتها را بررسی کنیم.
1-2 بیان مسئله
یکی از مشکلات اساسی سیستمهای حسابداری سنتی، عدمکفایت و ناتوانی آن ها در سنجش و ملحوظ نمودن ارزش سرمایه های فکری در صورتهای مالی شرکتها است. امروزه در جوامع دانشمحور کنونی، بازده سرمایه های فکری به کار گرفتهشده، بسیار بیشتر از عملکرد مالی به کار گرفتهشده، اهمیت یافته است. این بدان معنی است که در مقایسه با سرمایه فکری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سودآوری پایدار کاهش چشمگیری یافته است. به دلیل اهمیت نسبی سرمایه های فکری در عملکرد شرکتها این سؤال در ذهن پژوهشگر شکل گرفت که چه رابطهای بین سرمایه های فکری و عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد و قدرت توضیح دهندگی مدلهای مختلف تعیین سرمایه فکری در عملکرد شرکتها و تأثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر قوت این رابطه چگونه است. نظام حاکمیت شرکتی برتر منجر به بهبود در سیستم پاسخگویی، تقویت کنترلهای داخلی، به حداقل رساندن خطر تقلب و معاملات غیرمجاز توسط مدیران شرکت میشود، در کنار اینکه باید این اطمینان را به وجود آورد که تمام عملکرد و فعالیتهای شرکت با قوانین و مقررات مربوطه تطابق دارد و ریسکی از این ناحیه متوجه شرکت نیست. داشتن یک هیئتمدیرهای قابلاعتماد میتواند در اجتناب از تعارضات خانوادگی، جذب استعداد و گسترش شهرت و ارزش سازمان مؤثر باشد. یک هیئتمدیره خوب میتواند همچنین در جذب شرکا، افزایش سرمایه و تقویت برقراری یک شراکت قابلاعتماد با سهامداران، سازنده باشد. صاحبنظران و سیاستگذاران اقتصادی بر این باور هستند که نظام بنگاهداری کشور چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی دارای چالشهای فراوان ازلحاظ اداره، نظارت و کنترل یا به عبارتی از دیدگاه نظام حاکمیت شرکتی هستند و نهاد حاکمیتی هر بنگاه اقتصادی از کارایی لازم برخوردار نیست. در بسیاری از شرکتها شاهد تغییر دائمی اعضای هیئتمدیره، عدمتغییر اعضای هیئتمدیره به مدت طولانی، قرارهای مهم خارج از برنامه و غیررسمی برای تصمیمگیریهای استراتژیک، عدم شفافیت بین اعضای هیئتمدیره، استقلال ناکافی در اعضای هیئتمدیره بهویژه در شرکتهای هلدینگ، بیتوجهی اعضای هیئتمدیره به فعالیتهای شرکت و حمایت بیقیدوشرط از همهکارهای مدیریت اجرایی هستیم. لذا با توجه به مشکلات ذکرشده به بررسی روابط میان سرمایه فکری بهعنوان عامل مستقل، ارزش بازار شرکتها بهعنوان عامل وابسته و حاکمیت شرکتی بهعنوان عامل مداخلهگر پرداختیم. جامعه آماری موردنظر شرکتهای موجود در سازمان بورس اوراق بهادار میباشد.
1-3 اهمیت موضوع
تمامی سازمانها علاقهمندند تا هزینههای خود را در زمینههای مختلف به حداقل برسانند. میدانیم بخشی از این هزینهها مربوط به نیروی انسانی سازمان میباشد؛ که عامل مربوط سرمایه فکری مرتبط با نیروی انسانی که بهنوعی جزء سرمایههای نامشهود موجود در سازمان میباشد موردبررسی قرار میگیرد و همچنین عامل حاکمیت شرکتی که ضعف آن مشکلاتی از قبیل تغییر دائمی اعضای هیئتمدیره، عدمتغییر اعضای هیئتمدیره به مدت طولانی، قرارهای مهم خارج از برنامه و غیررسمی برای تصمیمگیریهای استراتژیک، عدم شفافیت بین اعضای هیئتمدیره، استقلال ناکافی در اعضای هیئتمدیره بهویژه در شرکتهای هلدینگ، بیتوجهی اعضای هیئتمدیره به فعالیتهای شرکت، به وجود آمدن مسئله تضاد نمایندگی بین مدیریت شرکت و سهامداران، ناتوانی در تفویض بهجا و شایسته کارکنان و غیرهام باشد که این موارد هزینههای جدی را به شرکت وارد میکند. حاکمیت شرکتی چنانچه بهدرستی برقرار شود میتواند اهرمی باشدکه شرکتها را هدایت و کنترل کند و سبب ایجاد شفافیت، کنترل ریسک، مصرف بهینه منابع، مسئولیت اجتماعی شرکتها و درمجموع روابط بین شرکا و بهبود عملکرد بنگاهها، از موضوعها و وظایف حاکمیت شرکتی است. در این تحقیق قصد داریم با توجه به نقش سرمایههای فکری موجود در سازمان و همچنین عامل مهم و تأثیرگذاری چون حاکمیت شرکتی به بررسی روابط بین آن دو با در نظر گرفتن عاملیت ارزش بازار شرکتی بهعنوان متغیر وابسته بپردازیم.
1-4 اهداف پژوهش
در تحقیقات این حوزه به بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین و سرمایهی فکری و ارزش بازار شرکتها بهصورت تکی بررسی شد اما این سه در کنار یکدیگر موردبررسی نبودهاند. این پژوهش به دنبال یافتن رابطهی این سه در بازار مالی ایران است و به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است که آیا حاکمیت شرکتی میتواند بر رابطه و قوت رابطه سرمایه فکری و عملکرد شرکت یا همان ارزش بازار تأثیر گذارد یا خیر.
[1] BCBS= Basel Committee on Banking Supervision
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-10-03] [ 01:54:00 ب.ظ ]
|